چکیده:
مرگ سه قسم است: مرگ اخترامی؛ ارادی؛ مرگ. در علت مرگ اخترامی و ارادی اختلافی وجود ندارد؛ علت مرگ اخترامی، عدم قابلیت بدن برای تداوم تعلق نفس به آن است. علت مرگ ارادی، تزکیه نفس و ریشه کن کردن هواهای نفسانی و قطع تعلق نفس به بدن به اراده سالک است. آنچه مسئله اصلی این تحقیق را در بر می گیرد، بحث از علت مرگ طبیعی است. در پاسخ به علت مرگ طبیعی، سه رویکرد در فلسفه اسلامی وجود دارد. الف. رویکرد ابن سینا و اطبا که به علت مادی و قابلی مرگ می پردازند و تبیین فیزیولوژیک از مرگ ارائه می دهند؛ ب. رویکرد کلامی که به علل غایی بالعرض مرگ می پردازند؛ ج. رویکرد وجودی ملاصدرا که از غایت ذاتی و سبب حقیقی مرگ بحث می کند و از این راه ضرورت مرگ را برای همه آحاد بشری اثبات می کند. از نظر ملاصدرا علت مرگ طبیعی، استکمال نفس است. این دیدگاه از حیث نظام وارگی و بدیع بودن، شایان توجه و تحقیق است؛ در این مقاله به تبیین، تحلیل و بیان وجوه تمایز نظریات موجود و کاستی های هر یک پرداخته می شود.
خلاصه ماشینی:
وی معتقد است آنچه ابن سینا در تناهی قوای جسمانی در علت مرگ ذکر کرده صحیح نیست زیرا این سخن زمانی صحیح است که قوای جسمانی به تنهایی علت حیات باشد اما اگر علت آنها به امداد موجود مجرد یا اجرام سماوی باشد فعالیت قوا نیز نامتناهی میشود(همان،ص 89).
براساس آموزههای ملاصدرا زمان مرگ طبیعی از ابتدای حدوث آغاز میشود زیرا نفس از ابتدای حدوث همواره در حال ادبار و اعراض از طبیعت و کم شدن تدریجی سایه نفس بر بدن و رو نهادن به موطن و جایگاه اصلی خود است و این سیر به عالم تجرد تا بدانجا ادامه مییابد که سرانجام آخرین رشتۀ تعلق خود را از بدن قطع میکند و به دنبال استقلال نفس مرگ طبیعی اتفاق میافتد.
این توجه و تدبیر مسئلهای اختیاری نیست بلکه تکوینی است که در اثر طی مراحل کمال ذاتا کمتر به بدن توجه میکند،در واقع چون نفس در حرکت جوهری خود از طبیعت فاصله میگیرد و به سمت تجرد پیش میرود لذا توجه فطری آن به بدن کم میشود در نتیجه انواع ضعفها و اختلالات در هنگام پیری بروز میکند.
مرگ طبیعی همانند شدت وزیدن طوفان است که با شدت گرفتن طوفان،کشتی از بین میرود و موت اخرامی همانند زمانی است که کشتی در اثر فرسودگی ارکان داخلی آن غرق میشود وقتی بدن نیز دچار اختلال و اضمحلال میشود به گونهای که قابلیت تعلق نفس را از دست بدهد موت اخترامی اتفاق میافتد(همانجا).
تفاوت دیدگاه ملاصدرا با نظریات رقیب براساس رویکرد ابن سینا و پزشکان علت مرگ طبیعی،فساد بدن است یعنی چون مزاج دچار اختلال و فساد میشود،مرگ اتفاق میافتد(ابن سینا،شرح الاشارات و التنبیهات، ج 2،ص 509-508)،اما از دیدگاه ملاصدرا چون نفس به کمال میرسد اختلالات بدنی ظاهر میشود.