خلاصه ماشینی:
"تیلور معتقد است که اگر حاصل این مطالعات ستیزهجویانه،انقلابی و رادیکال سرخوردگی است،پس چرا دانشمندان یهودی از مطالعهی جنایت دردناکی چون هولوکاست دچار سرخوردگی و حس تراژیک نشدند؟این سؤال البته زمانی کامل میشود که در ادامه پرسیده شود آیا نیت دانشمندان یهودی صرفا بررسی علمی هولوکاست بوده است یا این که از این طریق زمینهای را برای مظلومیت قومی آواره فراهم کنند.
تمرکز دیگر در این بخش معطوف به نظریهی مور و اسکاچیول است که به خوبی تبیین شده است،اما تیلور نمیتواند از جانبداریاش نسبت به اسکاچیول پرهیز کند و اثر«دولتها و انقلاب اجتماعی»وی را به واسطهی تبیین و گسترهی ادعا،جامعترین کتاب در موج سوم مطالعات انقلابها میداند.
در کتب مربوط به نظریهی انقلابها کمتر دیده شده است که نگاهی هم به نظریات اقتصادی شده باشد از آنجایی که ارزیابی تیلور از این نظریات این است که چندان روزنهی مفیدی را برای تبیین اقنلابها بازنمیگشاید،این موضوع جدی است که چرا با توجه به بنیانهای نظری مشخص(فایدهمندی و انتخاب عقلانی)گرایشهای اساسی به مدلسازیهای ریاضی وجود دارد؟در واقع علل گرایش این نظریهپردازان به معادلهسازی از نیروهای تغییر و تعارض اجتماعی بیان نشده است.
این موضوع، بحثی ریشهدار در حوزهی روش جامعهشناسانه است،اما سؤالاتی میتواند در ذهن هر پژوهشگری شکل بگیرد با این مضامین که چگونه میتوان یک انقلاب را فارغ از ارزش و به شکلی خاص تبیین کرد؟آیا بررسی خاص یک انقلاب میتواند کمک قابل توجهی به سیر مطالعات علمی بشر در یک حوزهی خاص بکند؟ما هیچ توضیحی از شکل مطالعهی غیر ایدئولوژیک انقلابها نمیبینیم و درنهایت نمیدانیم چه روشی از نر تیلور برای مطالعهی انقلابها مناسبتر است."