خلاصه ماشینی:
"با توجه به رویکرد تحلیلی اتخاذشده و در راستای تبیین همهجانبهی آن مفهوم از معنویت و سکولاریسم که مد نظر این مقاله میباشد،نویسنده ابتدا به معانی معنویت در فلسفه و روانشناسی جدید و جامعهشناسی پرداخته و نهایتا این نتیجه را میگیرد که در ادبیات نظری صاحبنظران این رشتهها در علوم انسانی جدید، معنویت و ماهیت آن،هم به لحاظ خاستگاه و هم به لحاظ کارکردها و هم به لحاظ عناصر و مؤلفههای آن،از دین و اخلاق جداست؛و آنچه در این مقاله از معنویت قصد میشود،معنویت در همین معنا و با ویژگیهای بیشتر روانشناسانه است که متفاوت از دین و معنویت دینی و آنچه سنتگرایان عرفانی همچون نصر تأکید میکنند،میباشد؛و در تشریح آن معنایی از سکولاریسم که مقصود این مقاله است،نویسنده بعد از برشمردن مؤلفههای سکولاریسم که در جایجای این کتاب به تناوب با آنها برخورد میکنیم،چنین نتیجه میگیرد که نگرش سکولاریستی نه به حوزهی اجتماعی(در برابر حوزهی فردی)بلکه معطوف به حوزهی دنیوی(شامل زندگی اجتماعی و فردی)است و خود را متعهد به زندگی این جهانی در ساحت فرد و جامعه میداند.
&%04911EOKG049-G% (به تصویر صفحه مراجعه شود) نویسنده در بحث مفهومشناختی،با اشاره به دیدگاههای عمده در باب سکولاریسم[دیدگاه جزیینگر معرفتی(دوگانهساز حداقلی: جدایی دین از سیاست)،دیدگاه عام معرفتی(سکولاریسم شالودهشکن یا حداکثری:صور مختلف الحاد)،دیدگاه خاص معرفتی(سکولاریسم استحالهگرا:دین نهادی در کنار سایر نهادها با حوزهی پرداخت خاص)]،به بحث اصلی خود که بخش اعظم مقاله را نیز در بر میگیرد، یعنی معانی روش سکولار میرسد؛که بحث را به تفصیل در سه محور و معنی:(1)روش سکولار به مثابه روش فهم حیات(2)روش سکولار به منزلهی سکولاریسم روششناختی(3)روش سکولار به مثابه روش ظهور و بروز سکولاریسم در پدیدهها،تفصیل میبخشد که میتوان ماحصل و نتایج این مباحث را پیرامون روش سکولار و از سویی دیگر نسبت آن با روش دینی در چند محور اصلی زیر پیگیری کرد؛هرچند نکات بدیع و ظرایف پرداختهشده مسلما افزون بر این موارد میباشد: -نسبت روش سکولار و روش دینی نسبت تباین است؛این تباین نه محصول فی نفسه روش و علم و تکنولوژی است و نه پیامد بهکارگیری نوع عقل و منطق در علوم دینی است."