خلاصه ماشینی:
"الان بیشتر ساختارهای تصمیمگیر هستند که محورهای موضوعات پژوهشی و حتی ابعاد نظری و روشی را هم توصیه میکنند و بنابراین محققین در مواردی از آزادی عمل کمتری برخوردارند و شاید این مسائل اقتصادی حوزهی مدیریت امور پژوهشی و مسائل جانبی باعث شده که در سالهای اخیر به نسبت ورود نسل جوان تازهکارتر به این حوزهها،نسل کهنهکار و میانسال در مواقعی از حوزههای پژوهشی کنارهگیری بکنند یا بعضا عدم مطلوبیت ایدئولوژیک سیاسی آنها بر این مسأله افزوده و باعث شده تا محخققین 20 تا 30 سال پیش که تربیت شدهی بعد از انقلاب بودهاند هم در میدان پژوهشها نقش جدی داشته باشند.
کتاب ماه:با توجه به آسیبهایی که در حوزهی پژوهش مطرح کردید،نظر شما در مورد وضعیت مقالات و مجلات (به تصویر صفحه مراجعه شود) علمی حوزهی علوم اجتماعی چیست؟ *دکتر منتظرقائم:یک نکتهی مقدماتی اینکه نشریههای علمی پژوهشی،بخشی از ابزارهای ترویج علم هستند و یعنی تألیف و ترجمهی علمی یا تألیف و ترجمهی پژوهشی،بهعنوان یک مقولهی محدودتر در فضای چاپ و نشر در فضای گفتگوهای علمی قرار میگیرد که در این مقوله،سمینارها و سخنرانیها یا اشکال شفاهی هم میتوانند وارد شوند.
حالا اگر این کارکرد استانداردسازی در نشریات علمی پژوهشی،خدشهای به آن وارد بشود،یعنی آن معیار مرکزی استانداردها،قالبها،روشها، اصول و حرکت جامعهی علمی که در آن بهلحاظ کمی هم در حال گسترش است لحاظ نشود،آن مرکزیت گفتمانی در فضای علمی دچار خدشه شود،نمیشود انتظار داشت که توسعهی علمی ما در آینده،از یک داوری علمی برخوردار باشد؛یعنی اگر بتوانیم نشریات علمی پژوهشی حوزهی علوم اجتماعی را بهعنوان یکی از جدیترین مکانیسمهای استانداردسازی علم بهطور دقیق کنترل کنیم،آنوقت این نومحققان هیچگاه نمیتوانند بفهمند که چه انتظاری از آنها وجود دارد و هیچگاه انگیزهای برای یادگیری مباحث نظری نخواهند داشت."