چکیده:
بحث و بررسی پیرامون اقلیتهای دینی و مذهبی از اهمیت زیادی در پژوهشهای تاریخی برخوردار است. اهمیت این موضوع را از آنجا میتوان دریافت که از طریق آن میتوان به سیاستهای مذهبی یک حکومت پی برد. هدف این پژوهش بررسی اوضاع زردشتیان اصفهان در دورۀ حکومت شیعی صفوی با تکیه بر سفرنامههای این دوره است. زردشتیان اصفهان، از زمان شاه عباس اول (1038 ـ 996ق) در این شهر سکونت کردند، زیرا او در سال 1018 قمری شماری از آنها را از یزد و کرمان به اصفهان کوچاند. شاه عباس، آنها را در بیرون این شهر و در محلی دورافتاده موسوم به «گبرآباد» ساکن کرد. زردشتیان اصفهان که آداب و مناسک خاص خود را داشتند از زندگی بسیار ساده و فقیرانهای برخوردار بودند و از طریق زراعت و کشاورزی روزگار میگذراندند. یافتههای اساسی پژوهش حاکی از آن است که با توجه به سیاست مذهبی سختگیرانه در دورۀ صفویه، زردشتیان بهجز دوران پادشاهی شاه عباس اول از اوضاع مساعدی برخوردار نبودند و اغلب تحت اجحاف شاهان این سلسله قرار داشتند. به دلیل همین شرایط، آنها هنگام هجوم افغانها به یاری مهاجمان پرداختند و در براندازی صفویان با آنها همدست شدند.
خلاصه ماشینی:
"مهمترین عامل، نفس دین اسلام بود که در ذات خود، توجه به علم و علم آموزی را به همهی پیروان خود، از همه طبقات توصیه میکرد و از عوامل مهم دیگر نیز تساهل مذهبی، استفاده از میراث علوم و تمدن سرزمینهای دیگر و توجه برخی از حکام و بزرگان به مسئلهی علم و دانش که نتیجهی پایان یافتن فتوحات و آرامش نسبی بعد از آن که بر ممالک اسلامی حکم فرما شده بود، را می توان نام برد.
به عقیدهی فیگوئروآ: «چنانکه هماکنون [دوره صفوی] همه کسانی که به این کشور سفر میکنند و در خصوصیات مردم آن به مطالعه میپردازند، حق دارند شک کنند و از خود بپرسند که آیا ایرانیان هرگز از شکوه و آدابدانی و عظمتی که قدما برای آنان قائلند برخوردار بودهاند؟» 1 با وجود این، بیشتر این مسافران در آثار خویش توجه زیادی به روابط حکومتهای ایرانی با زردشتیان نکردهاند، بلکه بیشتر به عقاید، باورها، ویژگیهای ظاهری و آداب و رسوم آنها پرداختهاند.
5 بزرگ جامعه زردشتیان (که با این عنوان از سوی حکومت اسلامی شناخته شده بود) در مقام عبدالحسین زرینکوب، «فتح ایران به دست اعراب و پیامد آن،» تاریخ ایران کمبریج، ج4، ترجمه حسن انوشه (تهران: امیرکبیر، 1387)، ص32.
اینان علاوه بر اینکه تعصب عربی زیادی داشتند و ایرانیان را «عجم» مینامیدند، سختگیری بسیاری نیز نسبت به مذاهب دیگر نشان میدادند و به همین دلیل، با وجود اینکه هنوز یکصد سال از غلبه عرب نگذشته بود، جمع کثیری از پیروان زردشت به جلای وطن مصمم شده و ایران را ترک کردند."