چکیده:
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی رابطه پردازش پس رویدادی و اجتناب شناختی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویانی می باشند که در نیمسال اول سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای 400 دانشجو (221 دختر و 179 پسر) انتخاب شدند و به پرسشنامه پردازش پس رویدادی، پرسشنامه اجتناب شناختی و مقیاس انواع واکنش هراس پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام و برنامه SPSS نسخه 16 تحلیل شدند. یافتهها: بین پردازش پس رویدادی و اضطراب اجتماعی در کل دانشجویان همبستگی معنادار وجود دارد. هم چنین بین فرونشانی فکر، جانشینی فکر و تبدیل تصورات به افکار و اضطراب اجتماعی در کل دانشجویان همبستگی بالایی وجود دارد اما بین حواس پرتی و اجتناب از محرک تهدیدکننده و اضطراب اجتماعی همبستگی معنادار نبود. متغیر های پردازش پس رویدادی و جانشینی فکر بهترین پیش بینی کننده های اضطراب اجتماعی محسوب می شوند به طوری که 19 درصد واریانس اضطراب اجتماعی توسط این متغیر ها قابل تبیین می باشند. نتیجهگیری: نتایج نشان می دهند که مبتلایان به اضطراب اجتماعی در قبال رویدادهای محیطی به پردازش شناختی می پردازند و این پردازش پس رویدادی آن ها را به سوی اجتناب بیشتر از محیط اجتماعی سوق می دهدو تداوم اضطراب اجتماعی را پیش بینی می کند. افزایش آگاهی و استفاده از درمان های شناختی به در مان اضطراب اجتماعی و بهبود عملکرد اجتماعی آنها کمک می کند.
خلاصه ماشینی:
"رابطه پردازش پسرویدادی و اجتنابشناختی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان The relationship between post event prosessing and cognitive avoidance with social anxiety among students تاریخ دریافت:138810/22 تاریخ پذیرش:1389/9/13 سودابه بساکنژاد؟؟؟ ،نصر اله معینی1،مهناز مهرابیزاده هنرمند1 کیده: {IBمقدمه:هدف این تحقیق بررسی رابطه پردازش پس رویدادی و اجتنابشناختی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان است.
همان طور که کلارک و ولزتوصیف میکنند با استفاده از پردازش پسرویدادی افراد مضطرباجتماعی رفتارهای اجتنابی بروز میدهند که برای آنها نوعیرفتار ایمنیبخش است زیرا آنها تمایل دارند تا به جای رویاروییبا موقعیتهای اجتماعی نگرانکننده،از آن اجتناب کنند.
نتایج یافتههای این تحقیق نشان میدهد کهراهبردهای اجتنابشناختی نیز 19 درصد واریانس اضطراباجتماعی را تبیین میکند به طوری که از میان انواع اجتنابشناختیفرونشانی فکر،جانشینی فکر و تبدیل تصور به فکر همبستگیبالایی با اضطراب اجتماعی دارند.
بنابراین آنچه را که در ذهن خود نشخوار میکنند و آن رامکررا به یاد میآورند،با استفاده از فرونشانی فکر(فکر نکردن بهروابط بین فردی که میتواند آنها را نگران کند و اجتناب ازحضور در شرایط اجتماعی که با نگرانی همراه است)،جانشینیفکر(فکرهایی را در ذهن نشخوار میکنند که تصورات ناشی ازروابط اجتماعی را در ذهن آنها محدود کرده و آنها را جانشینتفکرات قبلی میکنند)و تبدیل تصور به فکر(تمامی تصوراتذهنی خود پیرامون رخداد اجتماعی را به تفکرات تکراری تبدیلمیکنند)تغییر میدهند که چندان هم اضطراب آنها را کاهشنمیدهد.
این یافتهها نشان میدهند که وقتی افراد مضطرباجتماعی در روابط بین فردی خود شکست میخورند درپردازشهای ذهنی خویش برتفکرات منفی متمرکز میشوند و ازهرگونه روابط اجتماعی و روابط بین فردی آتی اجتناب میکنند،همان طور که بساکنژاد(2009)روی جمعیت دانشجویی نشانمیدهد که جانشینی فکر و تبدیل تصور به فکر بیشترین واریانسرا با نگرانی مرضی دارد تحقیق کنونی نیز نشان میدهد از میانانواع پردازشهای شناختی جانشین فکر بهترین پیشبینیکنندهاضطراب اجتماعی است."