چکیده:
<P> عقل از جمله مدارک تفسیر قرآن است و کاربرد آن در تفسیر به طور مطلق مورد انکار مفسران فریقین نمیباشد. عقل در سه معنای: »ادراک بدیهیات به عنوان قرینه برون نصی«، »قوهی تشکیل دهنده قیاسهای منطقی برای تحصیل نتایج و تبیین ملازمهها« و »قوه استنباط از آیات با استفاده از دادههای درون نصی و برون نصی«، مورد قبول همه مفسران است. عقل به معنای »قوهی مستقل در ادراک حسن و قبح افعال و تشریع حکم« و نیز »قوهی تأویل بخشی به ظواهر آیات«، اختصاص به تفسیر شیعه و معتزله دارد، هر چند منشأ احکام عقلی و نتایج آن در بین آنان متفاوت میباشد. بر خلاف پندار برخی، شیعه در این کاربرد عقل در تفسیر، از معتزله متأثر نیست بلکه بر کلام و تفسیر معتزله تأثیر گذاشته است.</P><P> عقل به معنای ادراک حد وقوفها به حوزهی تفسیر روایی شیعه، اختصاص دارد.</P>
خلاصه ماشینی:
"با مطالعه کتاب »الشیعة بین الاشاعرة والمعتزلة« اثر هاشم معروف حسنی و نیز مقدمه ژرف و عالمانه شهید مطهری بر چاپ دوم کتاب عدل الهی، نقاط افتراق شیعه با معتزله و نیز شیعه با اشاعره که اساسا ریشه در روایات معصومان دارد، به خوبی نمایان میشود و ادعاهای بیاساس و بدون شناخت آنان که دایم سخن از تأثیرپذیری شیعه از تفکر معتزلی در علم کلام و به تبع آن در تفسیر به میان میآورند )مانند: اشعری، 105 / 1 1405؛ عبدالجبار همدانی، 1405، ص 96؛ احمد امین ضحی الاسلام (268 / 3) به نقل از جوادی، 1378، ص 124؛ آدام متز، 78 / 1 1362؛ ذهبی، 25 / 1 1296 و 128) بر ملا میگردد.
عقل با تألیف و تنظیم چند مقدمه به صورت برهان قطعی اثبات میکند که دیده شدن خدای متعال با چشم سر محال است )حلی، 1412، ص 50؛ بیتا، ص 231 - 230؛ خواجه طوسی، بیتا، صص 231 - 230) در این جا - اگر عبارت »إلی ربها ناظرة« ظهور در نگریستن چهرهها با چشم سر به خداوند داشته باشد - آن را قرینه صارفه )بابایی، 1379، ص 190) گویند(99) یعنی: مراد از این آیه نگریستن با چشم سر به خدای متعال نیست و آیه باید تأویل شود و یا در آیه شریفه: )وجاء ربک والملک صفا صفا( )فجر / 22) »و پروردگار تو و فرشته در صف میآیند«.
عقل به معنای »قوهی مستقل در ادراک حسن و قبح افعال و تشریع احکام« و نیز »قوهی تأویلبخشی به ظواهر آیات براساس برهان« که موجب میشود قرینه قطعی برای فهم مراد خدا گردد و احیانا ظاهر لفظ آیه را از معنای خود منصرف گرداند، مختص تفاسیر شیعی و معتزلی است."