چکیده:
آنچه که در فقه امامیه دربارهی مجازات و تنبیه کودک آمده است، مطلق ممنوعیت نیست و با توجه به مقتضیات و شرایط خاصی، شارع مقدس ممنوعیت آن را مرتفع نموده است. در بادی امر عنوان اولیه در مجازات و تنبیه حرمت است و این ظهور بدوی در کودک به طریق اولی صادق است و موارد جواز آن در نوع افراد و همچنین کودک تحت عنوان موارد خاص جعل شده است. تعزیر و تنبیه، دو عنوان کلی هستند که موارد خاص جواز تنبیه و مجازات را شامل میشوند. هر چند اکثر فقها در تنبیه بدنی کودک، این دو عنوان را تفکیک نکردهاند، اما به نظر میآید از آنجا که در برخی موارد خاص به آن اشاره نمودهاند، تفکیک این دو عنوان ضروری است؛ چه آنکه موارد، حکم، شرایط و بسیاری از لوازم این دو عنوان با هم متفاوت است و ثمرات عملی قابل توجهی در تفکیک این دو عنوان وجود دارد. بسیاری از ضوابط و شرایط تنبیه و مجازات بدنی کودک در کتب فقهی بررسی نشده است.
خلاصه ماشینی:
"البته اگر مستشکل با ما در این امر همراهی نکند ما از او میخواهیم که دلیل مدعای خود را بیاورد که به چه دلیل تنبیه در همهی موارد باعث بروز آثار منفی در کودک میشود؟ آیا صرف اینکه ما یک عده از کودکان را در این امر مورد آزمایش قرار دهیم کفایت میکند که حکم آنرا نسبت به همهی موارد تعمیم دهیم؟ درحالیکه ممکن است موافقان تنبیه نیز آنرا در موارد بسیاری آزمایش کرده و اثرات مثبت آن را بر روی افراد مختلف مشاهده کرده باشند.
روایت یزید کناسی ـ در روایت یزید کناسی از امام باقر علیه السلام دربارهی کودکی که پدرش برای او زوجهی تزویج کرده و قبل از اینکه به بلوغ برسد، دخول انجام میشود، سؤال میکند که آیا بر کودک حد جاری میشود؟ حضرت میفرماید: «اما حدود کاملی که بر انسان بالغ جاری میشود نسبت به او انجام نمیشود ولی در حدود بر طبق سنش و سن پانزده سالگی به او تازیانه میزنند و حدود خداوند در مورد بندگانش از بین نمیرود و حقوقی که بین مسلمین وجود دارد نیز از بین نمیرود» (حر عاملی، 1409 هـ .
در عبارت «یجلد فی الحدود کلها علی قدر مبلغ سنه» که در عبارت یزید کناسی آمده است، دو دلالت قابل توجه وجود دارد: اول ـ این عبارت دلالت بر تعزیر کودک دارد و دلالت بر تأدیب او ندارد به دلیل اینکه ضرب را مقید به خفیف و سبک بودن نکرده است، زیرا تأدیب، ضربی سبک و خفیف است ولی تعزیر اینگونه نیست."