چکیده:
حوادث 11 سپتامبر در آمریکا علاوه بر در برداشتن رویکردهای جدید در قلمرو سیاست و امنیت، موجب بروز نگرش و رویکرد جدید دولت آمریکا به مفاهیم حقوق بین الملل نیز شده، به گونه ای که حتی تمسک به برخی از مفاهیم متروک و مهجور در عرصه بین المللی مانند جنگ عادلانه، در جهت حل معضلات جامعه جهانی، جایگاهی نوین به خود اختصاص داده است. در این میان مفهوم جنگ عادلانه (Just War) اعتباری دوباره یافته، به گونه ای که حتی برخی از صاحب نظران به کمک سیاستمداران این کشور آمده و با صدور بیانیه در صدد توجیه اقدامات دولت آمریکا از دید سیاست، حقوق و اخلاق بین الملل شده اند.
این مقاله سعی دارد، در ابتدا نگاهی گذرا به مقوله جنگ عادلانه در تاریخ حقوق داشته باشد و سپس در یک ارزیابی حقوقی بکارگیری مجدد آن را بررسی نماید.
سابقه جنگ عادلانه در تاریخ روابط بین دولتها و بطور خاص در حقوق بین الملل، بررسی حقوقی آن از دید حقوق بین الملل نوین به همراه نظرات مخالف و موافق و بالاخره رویکرد جدید دولت آمریکا به مقوله جنگ عادلانه و درستی و نادرستی آن در حقوق بین الملل نوین، سه محور اصلی است که این مقاله در صدد ارزیابی آنها می باشد.
خلاصه ماشینی:
"در این راستا در تاریخ 12 فوریه سال 2002، بیانیهای از سوی تعدادی از صاحب نظران علوم اجتماعی و علوم سیاسی این کشور منتشر شد که در کنار محکومیت دولت آمریکا به خاطر دخالتهای بی مورد قبلی در امور داخلی دیگر کشورها ، اقدامات این دولت را در حمله به افغانستان و فراتر از آن در حمله به دیگر کشورها توجیه نموده و آن را از مصادیق جنگ عادلانه دانسته است، مفهومی که شاید از قرن نوزده به بعد کمتر از آن سخن به میان آمده و در مشروعیت آن تردیهای جدی وارد شده است.
علاوه بر نکات قابل تأملی که بیان شد، باید به این امر نیز توجه نمود که در صورت قبول این نظریه و مشروعیت آن، مشکل دیگر این است که تشخیص وقوع حمله و لزوم جنگ و چگونگی آن بر عهده چه مقامی میباشد؟ آیا دولت حمله کننده خود نیز مسؤول تشخیص آن است؟ اگر بر این فرض باقی باشیم، مسلما نمیتوان مشروعیتی برای جنگ متصور بود، زیرا مقام تشخیص و مقام عمل کننده هر دو یکی است و این خود خلاف قاعده بیطرفی در امور بینالملل میباشد.
4- جنگ عادلانه و موضع آمریکاپس از بررسی ابعاد حقوقی جنگ مشروع و نیل به این فرآیند که مجموعه اسناد بینالمللی بر ممنوعیت هر گونه توسل به زور و آغاز جنگ تاکید میورزند و به بیان دیگر منع کاربرد هر نوع زور در روابط بین دولتها از دید حقوق بینالملل، نقض تعهدات دولتهای جامعه جهانی در راستای تأمین و حفظ صلح بینالمللی و امنیت جهانی میباشد، با توجه به این که مواضع دولت آمریکا در گذشته و حال در این ارتباط مواضع یکسانی نبوده، در این بخش سعی میشود تا آن را بیشتر مورد بحث قرار دهیم."