چکیده:
این مقاله، خلاصه گزارش یک طرح پژوهشی است که تحت نظارت موسسه عالی پژوهشی تأمین اجتماعی انجام شده است. از اهداف اصلی این پژوهش ، شناخت وضعیت جامعه بیمه شدگان و مستمری بگیران تحت پوشش بیمه اختیاری و بیمه حرف و مشاغل آزاد و همچنین تحلیل هزینه ـ فایده میزان دریافتی و پرداختی آنان به صندوق مربوط است. مقاله، ادعای منتقدان به خدمات بیمه اختیاری را ـ که معتقدند، این بیمه ها به ایجاد تعهدات اضافی برای سازمان تأمین اجتماعی منجر شده و هزینه های سازمان را افزایش داده است ـ موردتأمل قرار می دهد. در همین راستا، ابتلا جامعه بیمه شدگان و مستمری بگیران بیمه اختیاری و بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد، از منظر توصیفی مطالعه و تبیین شده است. ارزیابی مالی بیمه اختیاری و بیمه حرف و مشاغل آزاد، بخش بعدی مطالب است. سپس مقاله ضمن ارائه ی نگاهی تطبیقی، مبالغ دریافتی و پرداختی بیمه شدگان اختیاری و حرف و مشاغل آزاد به سازمان تأمین اجتماعی، یا از آن را براساس میزان سابقه و نرخ حق بیمه، تشریح می کند و در جداول متعدد به نمایش می گذارد. نسبت مبالغ پرداختی و دریافتی بیمه شده اختیاری، حرف و مشاغل آزاد ، و سطح بهینه متغیرهای موردبررسی (شامل نرخ بازدهی، سنوات پرداخت حق بیمه و ...) هم به تفصیل ، تبیین می گردد. دربخش دیگری از مقاله، تغییراتی که از افزایش یا کاهش نرخ بهره، بیمه یا طول دوره اشتغال، در نسبت دریافتی به پرداختی فرد بیمه شده و یا نسبت خروجی به ورودی صندوق ایجاد می شود، تحلیل می گردد. تعیین مقادیر متغیرهای موردبررسی با توجه به رسالت اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی و محاسبه نرخ حق بیمه اجتماعی بیمه شدگان حرف و مشاغل آزاد، دیگر بخش های این مقاله هستند. در انتهای مقاله آمده است که آنچه نظام بیمه های داوطلبانه را از هم تمایز می کند، چگونگی برخورداری از مزایای مستمر با توجه به الگوهای رایج ، شیوه پرداخت آن، سیستم مالی حاکم و نوع مدیریت آن است. افزون بر این: در بررسی هایی که از سوی ، کارشناسان بانک جهانی به عمل آمده، ذکر شده است که برای پوشش بیمه ای نمی توان به راهبرد واحدی دست یافت چرا که طبقات مختلف جامعه در لایه های متفاوتی تحت پوشش قرار می گیرند. در مقاله همچنین تأکید می شود که خودکفایی صندوق های بیمه های آزاد یا داوطلبانه، با افزایش انگیزه سرمایه گذاری در عین تعدیل نسبت پرداختی به دریافتی آن، مستلزم تغییرات جهت دارو مکفی است.
خلاصه ماشینی:
"نتایج این براورد که بر اساس فروضی چون: نرخ تورم:22 درصد،نرخ رشد حداقل دستمزد و مستمری:26/5 درصد،نرخهای حق بیمه:12،14،18 و 21 درصد،نرخ بازدهی سرمایهگذاری:24 درصد و سوابق یا طول دوره اشتغال،20،15،13 و 10 سال،به دست آمده،امکانات خوبی برای ارائۀ نگاهی تطبیقی از نسبت مبالغپرداختی و دریافتی بیمهشده در اختیار قرار میدهد،به طوری که میتوان گفت اگر ارزش واقعیورودی صندوق با احتساب نرخ بیمۀ 18 درصد،در مورد فردی که پس از 15 سال سابقه در سال1387 بازنشسته شده به مبلغی بیش از 103/9 میلیون ریال و کل ارزش حال خروجی صندوقدر مورد مستمری او طی دورۀ دریافت نیز به بیش از 277/4 میلیون ریال بالغ شود،نسبتخروجی صندوق به 2/67 برابر ورودی آن ارتقا خواهد یافت و این یعنی فرد بیمهشده در چنینشرایطی معادل 2/67 برابر آنچه بیمه پرداخت کرده،دریافتکنندۀ مستمری خواهد بود.
*نرخ رشد حداقل دستمزد؛4/5 درصد بیش از نرخ تورم مورد نظر در هر سناریو *سن خروج از صندوق؛60 سال *متوسط دورۀ دریافت مستمری؛20 سال *سوابق مورد بررسی بر اساس نتایج آماری شامل دورههای 10 تا 20 سال *نرخ قانونی حق بیمه از 12 تا 18 درصد *نرخ بازدهی سرمایهگذاری از 24 درصد ملاکهایی که برای ارزیابی بیمههای داوطلبانه مد نظر قرار گرفته از این قرار است: *ارزش واقعی مبالغ ورودی(حق بیمۀ دریافتی) *ارزش حال مبالغ خروجی(مستمری پرداختی) *نسبت ارزش حال مبالغ خروجی به ارزش واقعی ورودی(نسبت مصارف به منابع) *خالص ارزش حال مبالغ ورودی و خروجی برای ارزیابی امکان سرمایهگذاری مطلوب،باتعیین سطوح بهینه یا نقاط سربهسری متغیرها *تحلیل حساسیت نسبت مصارف به منابع با توجه به نرخهای بهره و بیمه و طول اشتغالمشمول بیمه *نرخ حق بیمۀ اجتماعی برای تعیین نرخ مزایای جانبی مثبت(نرخ کاهش فرار بیمهای)برایکارفرمایان بیمهشده *مزایای جانبی مثبت برای خویشفرمایان بیمهشده با تحلیل توابع مطلوبیت نتایج به دست آمده از مجموع این بررسی حاکی از آن است که: *ارزش واقعی ورودیهای صندوق به همراه ارزش حال خروجیهای آن با تغییر عوامل طولسابقه و نرخ حق بیمه رابطهای مستقیم برقرار کرده است."