خلاصه ماشینی:
"در یک جمعبندی کلی میتوان چنین گفت که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برای برنامهریزی در بخش کشاورزی تلاش چشمگیری انجام نگرفته است1و منهای یک مورد که آن هم از سوی متخصصان خارجی صورت گرفته است برنامهریزی خاص دیگری به چشم نمیآید افزون بر این اگر برنامههایی در سطح کلان نیز تدوین شده از جنبههای علمی کمی برخوردار بوده و بیشتر متکی بر تخصیص بخشی از درآمدهای نفتی به بخش کشاورزی بوده است.
از مهمترین سیاستهایی که در برنامه اول به عنوان هدفهای برنامه برای بخش کشاورزی در نظر گرفته شد به این موارد میتوان اشاره کرد: -حمایت از تولیدات محصولات کشاورزی -منطقهای کردن کشت محصولات کشاورزی -ارائه بموقع خدمات تخصصی و ترویجی و نهادهها -بررسی استعدادهای کشاورزی مناطق گوناگون کشور و تهیه طرحهای جامع برای آنها به منظور به کار گیری بهینه منابع و امکانات بالقوه -سازمان دادن به نظام بهرهبرداری و تهیه الگوی متناسب کشت -توسعه طرحهای آبیاری با روشهای پیشرفته در باغها -به کار گیری درست ابزار و نهادههای کشاورزی همان گونه که از متن سیاستهای پیشگفته نیز بر میآید این سیاستها در بر گیرنده هدفهایی است که به عنوان دشواریهای بخش کشاورزی در آن زمان مطرح بوده است.
) -افزایش بهرهوری و بهرهبرداری بهینه از منابع و عوامل تولید بخش -افزایش صادرات محصولات کشاورزی با تکیه بر صدور محصولات فراوری شده -رسیدن به خودبسندگی در تولید محصولات کشاورزی در راستای ایجاد امنیت غذایی -ارزش افزایی و کاهش ضایعات محصولات کشاورزی -اصلاح نظام توزیع و بازار رسانی محصولات کشاورزی بهبود رابطه مبادله بخش کشاورزی با دیگر بخشهای اقتصادی -افزایش سطح درآمد بهرهبرداران بخش کشاورزی در راستای هدفهای پیشگفته،برنامه کشاورزی ایران 1400 را میتوان به تقریب،نمونه بارزی از برنامهریزی علمی در بخش کشاورزی دانست،زیرا در تدوین این برنامه تلاش شده است تا از آخرین اطلاعات دقیق در زمینه منابع و محدودیتها استفاده شود."