چکیده:
اندیشهء تشکیل ادارهء آرشیو شفاهی در آرشیو ملی ایران،به اوایل دههء 70 برمیگردد.هدف از تشکیل آن،گردآوری اطلاعات مستند تاریخی از طریق مصاحبه است که ماحصل آن، صدها ساعت گفتگو با پیشگامان و صاحبنظران معاصر کشور ر عرصههای مختلف هنری، علمی،سیاسی و...میباشد.آنچه درپی میآید،گزیدهای از مصاحبه با استاد ید الله کابلی خوانساری،در زمینهء هنر خوشنویسی و سیر و تحول آن است. ید الله کابلی خوانساری،در سال 1328 در شهر خوانسار چشم به جهان گشود.در دوران کودکی با هنر خوشنویسی آشنا شد و بتدریج به کلاسهای آزاد خوشنویسی راه یافت و از محضر شادروان استاد سید حسن میر خانی بهرهمند گردید.او در خلال آموزش،به سوی خط شکسته نیز گرایش پیدا کرد و و پس از اتمام دورهء ممتاز،جهت راه اندازی کلاسهای خط شکسته انتخاب گردید و سالها به تدریس آن پرداخت. اکنون ایشان عضو شورای عالی ارزشیابی هنری انجمن خوشنویسان ایران،کارشناس سازمان میراث فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین،دارای گواهینامهء درجهء یک هنری میباشد.وی در برگزاری نمایشگاههای متعدد خوشنویسی داخل و خارج از کشور کوشا بوده و از تألیفات او میتوان شکستهنویسی و شکسته خوانی،سماع قلم،محراب خیال،کلک شیدایی،منحنی عشق،شکسته پیوسته و...را نام برد. مصاحبهء زیر،طی شش جلسه از تاریخ 20/3/83 لغایت 6/5/83 در تهران و به مدت 922 دقیقه انجام گرفته،آنگاه به رؤیت استاد کابلی رسیده و پس از بازبینی ایشان ویرایش شده است.
خلاصه ماشینی:
"خوانساری،در زمینهء هنر خوشنویسی و سیر و تحول آن است.
هر انسانی در این اندیشه است تا برای معنی بخشیدن به زندگی روزمرهء خود تلاش کند و
یکی از ویژگیهای این هنر،این است که از ابتدای پیدایش،جدای از آینه داری کلام (به تصویر صفحه مراجعه شود) بزرگان،با کلام وحی و تحریر آیات الهی پیوند عمیقی یافتگنجینههائی نفیس از قرآنهای
با پیدایش خط نستعلیق به دست میر علی تبریزی،هنرمندان بزرگ این قلم به تحریر آثار ادبی
این هنر شریف،دست به دست و سینه به سینه از استاد به شاگرد منتقل شده است.
معنوی ملحوظ نظر بود،به کار گرفتن لحظه به لحظهء قوهء ابتکار و نوآوری بوده است تا به
آثار موجود از درویش،بیانگر این است که تا سال 1170 به نوشتن خط نستعلیق همت
1172 تا 1185 که محدودهء تلاش او در قلم شکسته است و خود قوه ابتکار و عمل را در دست
کرده است و آثارش را به یاد و به احترام مقام شامخ درویش بیرقم رها نموده و یا به نام او رقم
گمان میکنم در چنین مقعطی حق این است که بیدرنگ یاد خبری بکنیم از سید جلیل
خط شکسته و هم سرآغاز فترتی است برای دهههای بعد و افول این قلم،چرا که او را میتوان
است که هرکسی کار خودش را بکند و هدف این باشد که ما در نهایت به اعتلای این هنر
علی الخصوص کار هنر که ماندگارترین و رایجترین و معتبرترین رویدادی است که در هردورهای خلق میشود و
امروز مسئلهء نقدوبررسی هنر دچار چنین سردرگمی و انحطاط اخلاقی شده است و"