چکیده:
کاربست عقل در فهم و استنباط دینی، چگونگی، میزان اعتبار و پی آمدهای آن، پرسش ها و مسائل چندی را پدید آورده است؛ از جمله اینکه آیا عقل، توان فهم حقایق دینی و کشف مراد شارع را داراست و دریافت های آن در این زمینه معتبر و حجت است؟ اعتبار عقل در فهم دین، تنها در حد ابزار فهم متون است، یا منبع مستقلی در کنار کتاب و سنت نیز می باشد؟ نتایج و بروندادهای اعتبار عقل در فهم دین چیست؟ به یاری خداوند، مقاله پیش رو ابتدا به بیان معنا و چیستی عقل در لغت و اصطلاح پرداخته و سپس جایگاه و کارکرد آن را، در حوزه فهم دین، ناظر به مسائل یاد شده پی می گیرد.
Some questions have been posed regarding the use of reason in understanding and inferring religion، its method، the amount of its validity، and its consequences; such as the following questions: is it possible for reason to understand religious facts and discover the purpose of God and are its understandings in this regard valid and are they as an argument? Is the validity of reason in understanding religion restricted to understanding religious texts or is it an independent source beside Quran and the narrations? What are the consequences of the validity of reason in understanding religion? This article will first explain the verbal and terminological meaning of reason and will then discuss its position and use in understanding religion considering the mentioned points.
خلاصه ماشینی:
"کارکرد عقل در فهم دین تاریخ دریافت:1390/11/2 تاریخ تأیید:1391/1/2 حمید رضا شاکرین* چکیده کاربست عقل در فهم و استنباط دینی،چگونگی،میزان اعتبار و پیآمدهای آن،پرسشها و مسائل چندی را پدید آورده است؛ازجمله اینکه آیا عقل،توان فهم حقایق دینی و کشف مراد شارع را داراست و دریافتهای آن در این زمینه معتر و حجت است؟اعتبار عقل در فهم دین، تنها در حد ابزار فهم متون است،یا منبع مستقلی در کنار کتاب و سنت نیز میباشد؟نتایج و بروندادهای اعتبار عقل در فهم دین چیست؟ به یاری خداوند،مقالۀ پیش رو ابتدا به بیان معنا و چیستی عقل در لغت و اصطلاح پرداخته و سپس جایگاه و کارکرد آن را،در حوزۀ فهم دین،ناظر به مسائل یادشده پی میگیرد.
اکنون این مسئله رخ مینماید که با توجه اتکای دانشهای تجربی به استقرا در حد اطمینان،نه یقین منطقی،آیا میتوان از چنین استقرایی در حوزۀ فهم و معرفت دینی و استنباط احکام شرعی و بهویژه در تأسیس علوم دینی طبیعی و انسانی سود جست یا نه؟ این مسئله نیاز به بررسی و تأمل بیشتر و فراتر از این نوشتار دارد و تعیینکنند( متدلوژی دانش دینی و یکی از پیشنیازهای اساسی آن است؛اما در عین حال مشاهده میشود که هماکنون نیز پارهای از استنباطات احکام شرعی وابسته به اینگونه استقرائات در ناحیۀ موضوعشناسی و کشف مناط است.
در اصل توانایی عقل و خرد بشری برای فهم دین و اعتبار فی الجملۀ آنجای هیچگونه تردید نیست و سرسختترین عقلگریزان،چون اخباریان و اهل حدیث نیز در موارد متعددی،از مقدمات و روش عقلی بهره جستهاند."