چکیده:
چکیدهبی تردید همه تلاشهای انسان بر اساس انگیزهها و هدفها شکل میگیرد. برای ایجاد انگیزه در افراد، میباید نیازهای انسانها را شناخت وبه نوع مدیریتها توجه داشت. نظریهها درموردنیازهای انسان متفاوت است. دانشمندان غربی نیازهای انسان را درمادیات خلاصه کردهاند، ولی درآموزههای دینی به هر دو نیازهای مادی و معنوی توجه شده و برانگیزههای معنوی تاکید بیشتری شده است. این نوشتار شیوههای ایجاد انگیزه در دو حوزه یاد شده را درپرتو آموزههای دینی، و سیره پیامبر( به صورت سلسله مقالات پوشش میدهد.
خلاصه ماشینی:
تشخیص این نیازها و تامین آنها، به عنوان سائق ، به مدیر در بهرهبرداری بهینه از تواناییهای کارکنان کمک فراوانی می کند.
2. سلسله مراتب نیازها تا یک حدی مورد قبول است و آن اینکه انسان از دامن طبیعت متولد می شود و رشد می کند، پس نیاز اولیه او مادی است، اما چنین نیست که حتما باید نیازهای فیزیولوژیک ارضا شود و بعد نوبت به سایر نیازها برسد.
عوامل بهداشتی یا همان نیازهای اولیه فرد در محیط کار، باعث ایجاد انگیزه نمیشوند، اما عدم تأمین آنها سبب نارضایتی افراد خواهد شد.
«عوامل انگیزشی» باعث ایجاد انگیزه می شوند و یک مدیر باید آنها را تأمین کند، مثلا یک فرد به اندازهای که از او قدردانی می شود از موفقیت خود لذت می برد، علاقهمندی به کار، داشتن مسئولیت و اختیار از عواملی هستند که انگیزه کارکنان را تحریک میکند.
درنقد این نظریه بایدگفت: عوامل بهداشتی که به بعد عوامل مادی و فیزیکی نظر دارد، برخلاف ـ نظریه هرزبرگ، در ایجاد انگیزه تأثیرگذار است ولی کافی نیست، همچنان که عدم تأمین آنها موجب نارضایتی و افت انگیزش می شود.
از این رو، برای ایجاد یا تقویت انگیزه باید نیازهای گوناگون افراد را شناخت و متناسب با نیازها و روحیاتشان ایجاد انگیزه کرد.
انسانها بر اساس«اعتقادات و اهداف»، «عقل و منطق» و «عواطف و احساسات» عمل میکنند، یک مدیر باهوش برای تغییر رفتار و ایجاد انگیزه در افراد باید به سه عامل ذکر شده توجه کند.