چکیده:
برخی گمان ها بر آن است که حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، یک جنبش اجتماعی است و برخی دیگر، آن را یک انقلاب رنگی، مشابه آنچه در تعدادی از کشورهای آسیای مرکزی روی داده، تلقی می کنند و البته، انگشت شماری نیز آن را چیزی فراتر از یک انقلاب رنگی می دانند. اغلب نظریه پردازان این سه نگاه، در انطباق نظریه های خود بر حوادث چند ماه اخیر، دچار کلی گویی شده یا در ارائه دلایل کافی در اثبات نظریه خود ناتوان بوده اند، شاید از آن رو که فضای مه آلود و گرد و غبار حاکم بر حوادث، امکان ارائه مدارک مستند را با دشواری مواجه کرده است. این مقاله در تلاش است گامی فراتر از این فضا بردارد و به روشن تر شدن ماهیت حوادث بعد از خرداد 1388 بپردازد. سؤال اصلی مقاله آن است که حوادث پس از انتخابات، یک انقلاب رنگی است، یک جنبش اجتماعی است یا یک انقلاب فرارنگی؟ پاسخ اولیه با این سؤال، نشان از وقوع یک انقلاب فرارنگی دارد. (فرضیه)
خلاصه ماشینی:
"اعتراضات معترضان به نتایج انتخابات در آغاز، پررنگ بود؛ ولی بعدها به دلیل حضور مردم در مخالفت با آنان، رنگ باخت؛ به علاوه، این اعتراض ها اغلب در برخی از شهرهای بزرگ از جمله : تهران روی داده است و در آن، معمولا قشرهای متوسط به بالای اجتماعی چون: تعدادی از دانشجویان، شرکت داشته اند؛ اما واکنش مخالفان جنبش سبز، روز به روز شدیدتر و گسترده تر شد که اوج آن را در راهپیمایی های اعتراضی به توهین به حضرت امام، بروز کرد؛ افزون بر آن، شرکت کنندگان در این راهپیمایی ها، از همه قشرهای اجتماعی، به ویژه طبقات محروم تر جامعه اند و البته حجم کم آن نیز صدها برابر بیش از جناح مقابل بوده است؛ اما چرا حامیان جنبش سبز ادعا می کنند مردم با آن ها هستند؟ پاسخ آن است که این گونه جنبش ها، جنبش هایی که پایگاه روشنفکری (طبقه متوسط جدید) دارند به اشراف متعلق اند که همواره در توهم پیروی شدن از طرف جامعه به سر می برند.
اعتراض های مدنی در کشورهایی که در آن انقلاب رنگی روی داد، تغییرات سیاسی- اجتماعی از طریق ناآرامی های مدنی اتفاق افتاد بدون آنکه به خون ریزی منجر شود؛ اما در حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، بر اساس آمارهای طرفین، تعدادی جان خود را از دست دادند که سه تن از آن ها، در زندان کهریزک وفات یافتند که همین امر، واکنش تند مقام معظم رهبری و تعطیلی زندان را به دنبال داشت؛ البته اگر خویشتنداری نیروهای انتظامی و نیروهای بسیج و سپاه، نبود آمار کشته ها در درگیری های خیابانی با توجه به درگیری عمدی و سازمان یافته اغتشاش گران با نیروهای مسلح، افزایش می یافت؛ اما برخی معتقدند: برخورد قوی نظامیان در شورش های 1378 که در شرایط مشابه و با پروژه مشابه رقم خورد، تنها به کشته شدن یک سرباز در تهران و یک طلبه در تبریز منجر شد که قتل هر دوی آن ها از سوی شورشیان، صورت گرفت."