چکیده:
پس از آنکه امامان اهل بیت( از رهبری سیاسی حکومتی کنار گذاشته شدند، هیچ گاه از هدایتهای سیاسی و اجتماعی مردم در کنار ارشاد و هدایت دینی و معنوی آنان دست نکشیدند و تا جایی که امکان داشت به رسالت (منصب امامت) خویش عمل کردند، تشکیل نهاد نیابت و وکالت یکی از راهکارهایی بود که حضور سیاسی- اجتماعی امامان را در متن جامعه و دور از چشم و شعور خلفای بنیعباس ممکن میساخت.سازمان وکالت و نیابت توسط خود امامان( به عنوان رهبر اصلی وعدهای از یاران باوفا، کاردان و رازدار به عنوان کارگزاران، جهت امکان ارتباط امت اسلامی در همۀ بلاد اسلامی با امامشان تأسیس شد.این نهاد و سازمان در طول عمر دویست سالهاش از زمان امام صادق( تا آخرین نایب خاص امام زمان( به نیازهای مهم شیعیان در سراسر بلاد اسلامی رسیدگی و از انشعاب و پراکندگی آنان جلوگیری و در جهتگیریهای سیاسی به آنان کمک کرده است.سرانجام پس از درگذشت علی بن محمد سمری - آخرین نایب خاص حضرت مهدی( در سال 329 قمری- رسالت و وظایف این نهاد به دوش فقیهان جامع الشرایط (ولایت فقیه) نهاده شد.
خلاصه ماشینی:
"برخی از زمینهها و عوامل پیدایش نهاد وکالت عبارتاند از: الف- محدود و محصور ساختن امامان( دستگاه اموی و مروانی که به ناحق و با اغفال مسلمانان به خلافت رسیده بودند همواره از روشنگری و قیام امامان در هراس بودند و ادامه حیات خود را در جدا ساختن امت از اهل بیت( میدیدند؛ از همین روی بر آنان سختگیری شدید کردند و تا شهادت آنان و کسانی که نزد آنان آمد و شد میکردند این سختگیری را ادامه دادند.
نتیجهگیری مطالعه ساز و کار نهاد و سازمان نیابت و وکالت، به خوبی نشان داد که امامان( علی رغم کنار گذاشتنشان از مسند حاکمیت سیاسی، بر اساس قاعدهی «یا همه یا هیچ» عمل نکردند و شعار خروج از ادارۀ امت را ندادند، بلکه بر اساس قاعدهی «هم به قدر تشنگی باید چشید» به داد امت رسیدند و در کنار هدایتهای معنوی و آسمانی به رهبری و تنظیم امور سیاسی و اجتماعی در حد توان و مساعدت اوضاع پرداختند و این مهم را در قالب تشکیل یک سازمان و نهاد ارتباطی میان خود و امت، هوشمندانه پایهریزی و پیگیری کردند که حاصل آن، حفظ، انسجام، گسترش و ترویج مکتب اهل بیت و تشیع بود و در نهایت شیعیان را برای ورود به عصر غیبت امام( آماده کرده، با ترسیم و ترویج خط فقاهت و نیابت عامه، آینده مکتب را در لوای حکومت ولایت فقیه تضمین نمودند."