چکیده:
جمال و جلال دو اصطلاح منحصر به فرد فلسفه و عرفان اسلامی است. اما نقش آنها در ساحت هنر سنتی، بهویژه نگارگری، آنچنان شگفتانگیز است که بدون بررسی کارکردشان، تبیین نگارگری چندان ممکن نیست. در نگارگری ایرانی، بهویژه نگارههای شاهنامه رشیدا، شخصیتهای گوناگونی با ظرافتهای خاص وجودی و بصری به تصویر کشیده شدهاند. این ویژگی را میتوان با عناوین ارزشی؛ موجودات خیر و شر، خیالی؛ موجودات اسطورهای و واقعی، عرفانی؛ عاشقها و معشوقها، اجتماعی؛ شاهان و گدایان، و اهریمنی؛ دیوان و اژدهایان بررسی کرد. تمامی این موجودات ذیل جلوههای جمال و جلال قابل بررسیاند. اما این مقاله به موجودات اهریمنی میپردازد و اینکه چرا روح حاکم بر نگارگری و نگارههای شاهنامه رشیدا، زیبایی است، تا آنجا که اهریمنها هم زیبا تصویر شدهاند. خاستگاه نظری زیباییشناختی را بایستی در جلوههای جمال و جلال جستوجو کرد. نگارگر ایرانی از نظرگاه جمال و زیبایی هیبت و جلال موجودات خوفناک را نگریسته و آنها را به تصویر کشیده است.
خلاصه ماشینی:
"نقش دیوان و موجودات اهریمنی در نگارههای شاهنامه رشیدا زهرا پاکزاد1 دانشجوی دکتری هنر دانشکده هنرهای زیبا ـ دانشگاه تهران جمال و جلال دو اصطلاح منحصر به فرد فلسفه و عرفان اسلامی است.
اما دیوها در نگارههای شاهنامه رشیدا در بیشتر موارد، بسیار زیبا هستند؛ موجوداتی خوشپوش و مزین به رنگهای زیبا و پرنقوش سنتی، اگرچه تصویر ذهنی همه ما از دیو، به هنرمند کمک کرده که هنر خود را به تصاویر ذهنی رایج نزدیکتر گرداند، در عین حال این شخصیت هولناک خوابهای کودکی ما نیز ذیل تشعشعات ساحت تجلی قرار گرفته و در جاذبه زیبایی آن آینههای زیبایینمایی شده، به قدر توان و ظرفیت وجودی خود، زیبایی را پذیرفته است.
در این صحنه نیز با وجود تضاد دو شخصیت اصلی داستان، که یکی نماد خیر و دیگری نماد شر است، همچنان دیو با پایبندهای زیبا و تزئینی و لباسی با نقش و نگار مزین به نقوش سنتی نقرهای و طلایی مشاهده میشود، حتی کلاهخود او همرنگ و با تکنیک مشترک و سایر عناصر بصری هماهنگ با کلیت تصویر ترسیم شده است.
بر اساس نظریه ابنعربی جلال سرشار از عظمت و هیبت و قدرت دارای انوار سوزان است و هنرمند آن را از خلال جمال میبیند و نقش میکند تا همه وجود را از تجلی و زیبایی در قالب صور، نقوش، رنگ و ترکیببندی بیان کند."