چکیده:
با پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش ایران به اتخاذ نگرش اصولگرایانه در عرصههای پر تنش بینالمللی که میدان کارزار برای دستیابی به منافع ملی، براساس نگرشهای عموما مادیگرایانه است، چالشهای مختلفی را برای جمهوری اسلامی ایجاد کرد. حضرت امام برای برونرفت از مشکلاتی که در عرصههای داخلی و خارجی به وجود آمده بود، با استفاده از نظام معرفتی و روش اجتهادی خویش، با تأکید بر لزوم توجه به نقش متغیرهای «زمان» و «مکان» در استنباط احکام مربوط به حوزه عمل سیاسی، تلاش برای حفظ دولت اسلامی را با طرح رویکرد «حفظ نظام»، از باب لزوم تمهید مقدمات برای تحقق اهداف و منویات شارع مقدس اسلام، ضروری دانستند. اتخاذ راهبرد حفظ نظام جمهوری اسلامی، زمینه ارتقای توانمندی نظام در مدیریت محیط داخلی و خارجی و مقابله با چالشهای ایجاد شده را فراهم و امکان عملیاتی شدن هوشمندانه اصولگرایی دولت اسلامی را در وضعیتهای متفاوت، متناسب با شرایط زمانی و مکانی به وجود آورد.
With the victory of Islamic revolution, Iran's inclination toward the application of principlist attitudes in tension filled international arenas as a battlefield to secure national interests based on usually material attitudes created different challenges for Islamic republic of Iran. To resolve problems that occurred in domestic and foreign arenas, Imam Khomeini considered efforts to preserve Islamic state essential applying his epistemological system and method of ijtihad [the process of making a legal decision by independent interpretation of the legal sources, the Qur’an and the Sunnah] with an emphasis on the role of variables of "time" and "place" in inferring rulings related to political actions. For this end, he proposed "system preservation" attitude as an instance for the necessity of preparing any requirement to implement God's intentions as the founder of Islamic sharia [Islamic law]. The application of "system preservation" strategy to preserve Islamic republic of Iran paved the way to increase Iran's management capabilities both in domestic and international arenas and to confront the challenges. It also helped intelligently implement Islamic state's principlist attitudes in different conditions according to time and place.
خلاصه ماشینی:
ورود عملیاتی این نظام به عرصههای سیاسی پیامدهایی را به همراه داشت که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: ـ احیای اسلام سیاسی و مطرح شدن اسلام به عنوان دینی جامع الاطراف و برخوردار از ظرفیتهای کاربردی برای اداره امور اجتماعی در همه دورههای زندگی بشر؛ ـ استقلالگرایی ملت ایران و تأکید بر ضرورت حذف سلطه مستکبران بر ایران و کشورهای اسلامی؛ ـ به چالش کشیده شدن مشروعیت نظام موازنه قدرت موجود و ایجاد سوالات جدی در خصوص مبانی فکری و سیاسی آن؛ ـ احساس خلأ در زمینه الگوهای عملیاتی اسلامی متناسب با مقتضیات زمانه، به دلیل عدم اهتمام جدی غالب اندیشمندان و نظریهپردازان مسلمان (حداقل تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) به پردازش و طراحی مدلهای کارآمد دینی که در فضای مملو از پیچیدگیهای برآمده از تحولات علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فن آورانه، بتواند قابلیتهای اجرایی نظام سیاسی دینی را در معرض اجرا و مشاهده قرار دهد.
چالشهای به وجود آمده، با توجه به اقتضای اصل اولی گفتمان انقلاب اسلامی تحت عنوان قابلیت الگوهای اسلامی برای اداره امور اجتماعی در تمامی دورهها و اعصار، و «نظر به اینکه، شریعت اسلامی تمام وجوه عمومی و خصوصی حیات مؤمنان و بالطبع اشکال اساسی قدرت سیاسی در جامعه اسلامی را تنظیم میکند»، (فراتی، 1389: 255) سؤالاتی را در مورد قابلیتهای نظام سیاسی ایران در خصوص چگونگی مواجهه با برخی از واقعیتهای ضروری غیر منطبق با شرایط آرمانی ایجاد کرد و زمینه طرح گفتمانهای متفاوت و خارج از مدار و گفتمان انقلاب اسلامی و ایجاد چالشهای متعدد را از سوی دشمنان و رقبای منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی، به منظور ایجاد یأس و ناامیدی در خصوص امکان استقرار و بقای نظام دینی به وجود آورد.