خلاصه ماشینی:
"موضوع حرمتقتل،منع شکنجه،آزادی بیان،آزادی رفتوآمد،امنیت،مصونیت از تعرض و تجاوز،تلاش برایحفظ صلح،حل مسالمتآمیز اختلافها وبرخورداری از یک نظام قضایی عادلانه ازجمله ارزشهای عام و فرافرهنگی حقوقبشر هستند که چه نهضت جهانیکردنهنجارهای حقوق بشر فعال باشند یا نباشند،مورد اقبال و تاکید و ترویج تمامی فرهنگهابوده و خواهد بود و میتوان گفت در تمامیادوار تاریخ بشری نیز موردنظر مصلحان وروشنگران نیز بوده است.
به نظر میرسد اندیشه جهانیشدندر ظرف اعلامیه جهانیشدن حقوق بشرو با تاکید بر مفهوم حیثیت ذاتی انسانی بهاشتراک مساعی تمامی فرهنگها در حوزهارزشهای عام و خاص میاندیشد،اما به امکانعملی این مهم به صورت واقعبینانه نمینگرد چراکه از نظر کارکردی،یکسانکردن تمامیفرهنگیهای بشری در زیر عنوان جهانیشدن،علی الاصول بسیار مشکل و ناشدنی است و موجبتقابل میان فرهنگها میشود.
اما علیرغم تفاوتهای فرهنگی پیرامونارزشهای حقوق بشر در جوامع مختلف،یکسریحقوقی وجود دارند که نه تنها جوهر و ماهیت آنهاخدشهناپذیر است،بلکه تعهد به اجرا و ضمانت آنهادر همه شرایط و زمانها غیر قابل نقض بوده و استثنابردار نیستند.
که در اکثر معاهداتبین المللی به آنها اشاره شده است و از ذات و فطرتانسانها سرچشمه میگیرند و همه دولتها ملزمبه رعایت و احترام به آنها میباشند و جامعه بین المللینسبت به نقض این تعهدات که در واقع تولید بنیادینحقوق بشر هستند و در اسناد حقوق بشری تصویبو مورد تاکید قرار گرفتهاند،عکس العمل و واکنشنشان خواهد داد.
به نظر میرسد در ادبیات حقوق بشر در حوزهفرهنگ باید چند نکته مورد توجه قرار بگیرد: 1-تفاوتهای فرهنگی 2-میان فرهنگی بودن حقوق بشر 3-نسبیتگرایی یا جهانگرایی حقوق بشر 4-قواعد بنیادین حقوق بشر که جهانی است ودر همه فرهنگها مشترک میباشد."