خلاصه ماشینی:
"گزیده و نکاتی از کتاباصول حکمت فلسفهبرگرفته از یک گزارش پژوهشیدربارۀ وضع فلسفه در ایران (به تصویر صفحه مراجعه شود) عبد الغفار نجم الملک هرچند خود را مترجم معرفینموده،ولی مراجعه به متن کتاب نشان میدهد که ویتنها متنی را از فرانسه به فارسی برنگردانده،بلکه با مبناقرار دادن متن اصلی با توجه و تأمل به نگارش متنیفلسفی پرداخته است.
این جمله را حکمت و فلسفۀ تاریخ گویند وهکذا وضع قوانین محکمه ابدیۀ تغییرناپذیر در علم فقه وشریعت و اخلاق»1«دکارت و لیب نیز مذهب افلاطون براین عقیدهاند که از بدو خلقت بعضی حقایق عمده واصولی در نفوس ما قرار داده و تودیع شده که هیچ دخلیبه امور تجربیه و عادات اکتسابیه ندارند.
4 ما اطلاعی از عنوان اصلی کتاب نداریم،ولی چنینبرمیآید که مترجم چون این موضوعات را با این گونهتقریر قبلا در کتابهای حکمت و معارف اسلامی ندیده وآن را علم مستقلی تصور کرده،بر آن نام«حکمت فلسفه»&%05123FMNG051G% نهاده است.
» «شعب مختلفۀ معارف انسانی را با وجود تلونانگوناگون بینهایتش میتوان در دو طبقه قرار داد:اولعلوم متعلقه به طبیعت مادیه که عبارت از عالم باشد باعلم به نظام جهان،دویم علوم متعلقه به عقل و فکر کهعلوم نفس ناطقه نیز گویند و به عبارت اخری علم آفاقاست و علم انفس.
ولی شرط وصول به چنین مقصود از روی حقیقت و درستیاین بود که از روی رأی رزین و دقت فهمیده،همه چیز رارسیدگی و کنجکاوی کنند و به درجۀ علم الیقین معرفت بهاحوال اشیا و به نسبت آنها و به تفصیل و کلیۀ آنهاحاصل نمایند."