خلاصه ماشینی:
"اگر فرض کنیم ایران بعنوانعضو صندوق بینالمللی پول احتیاجبه استفاده حق برداشت مخصوصداشته باشد و بدینترتیب مبلغ1000 دلار از طرف صندوق بینالمللی پول در اختیار ایران قرارداده شود،ایران بابت 1000 دلاردریافتی،پرداختی نمیکند و فقطمتعهد میشود که اگر کشوری دیگرمثلا کشور فرانسه احتیاج به حقبرداشت مخصوص پیدا کند و ازصندوق تقاضای کمک نماید،صندوقبینالمللی پول اختیار داشته باشد،که حساب ایران را معادل 2000دلار یعنی دو برابر دریافتی بدهکارو حساب صندوق را بستانکار کندتا از این محل بتواند به تقاضایکشور فرانسه پاسخ مثبت دهد.
امتیاز اول ایجاد رابطه مزبورعبارت از اینست که حق برداشتمخصوص بجای اینکه بر مبنای سهمهر کشور در صندوق بینالمللی پولداده شود(این معیار همیشه بضررکشورهای کوچک فقیر و در حالتوسعه و بنفع کشورهای صنعتیپیشرفته است زیرا کشورهای اخیرسهم بیشتری را در صندوق دارامیباشد)بر مبنای احتیاجات کشورهای در حال توسعه توزیع خواهدشد.
ثانیا درستاست که حق برداشت مخصوص نوعیاز پول است ولی بهرحال مزایایبیشتری از پول دارد،زیرا ضمنموافقت 1968 پیشبینی شده استکه کشور استفاده کننده از حقبرداشت مخصوص،بایستی بمنظورترمیم صندوق بینالمللی پولبازپرداخت مبلغ مزبور را تهدکند،ولی ترمیم فوری و کوتاهمدت فقط در مورد قسمتی از مبلغدریافتی انجام میگیرد.
این استدلال بنظر ما قویترو جدیتر از بقیه است ولی بایستیدر جواب متذکر شویم که کشورهای در حالتوسعه هرگز درخواستنکردهاند که حق برداشت مخصوصبرمبنای احتیاجات هر کشور باشدبلکه قبول میکنند که میزان انتشارحق برداشت مخصوص با منابع موجود همآهنگی داشته و فقط بر مبنایاحتیاجات در سطح اقتصاد جهانیمنتشر و توزیع شود."