چکیده:
حبری از محدثان و مفسران زیدیه (قرن سوم هـ.ق) است که با توجه به مبانی کلامی ـ اعتقادی زیدیه، به امامت بلافصل امام علی(ع) پس از پیامبر(ص) به نص جلی معتقد بود. مهم ترین مستند این مفسر، وجود نصوص قرآنی و روایاتی است که در میان امامیه نیز بر آنها اتفاق نظر وجود دارد. وی معتقد بود به حکم روایت «الحسن والحسین امامان، قاما او قعدا» بر امامت این دو امام نیز تنصیص شده است. وضعیت راویان، بر مبنای آراء رجالیان شیعی و سنی و با تکیه بر منابع اصیل این دانش، بررسی ومعلوم شد که در بیشتر سلسله سند راویان افرادی موثق قرار گرفته اند، والبته اندکی از آنان نیز برطبق گفته های رجالیان موثق نیستند. در بین این روایات، هم روایات مرفوع و هم روایات موقوف و هم احادیث معنعن وجود دارد. افزون بر روایات اندکی که به پیامبر(ص) و دیگر معصومان می رسد، بیشتر روایات از ابن عباس نقل شده است که چون معصوم نیست روایاتش حکم حدیث موقوف را دارد. بررسی محتوایی این تفسیر بیانگر آن است که محور غالب احادیث فضائل و مناقب امام علی (ع) بوده، وبر مبنای قاعده موسوم به جری و تطیبق، قابل تبیین است. اندکی از روایات نیز به سبب نزول به معنای متعارف آن راجع می شود. بدین سان کاربرد پر بسامد تعبیر «نزلت فی» در این تفسیر بیشتر به مقوله شان نزول ونه سبب نزول معطوف است . ازآنجا که طرح و ارائه روایات سبب نزول نیز در راستای تاکید بر همین فضیلت و منقبت های امام علی (ع) تلقی می شود، لذا نمی تواند بر مبنای قواعد فقه الحدیثی متعارف مورد ارزیابی قرارگیرد. به طور کلی محتوای این روایات در چارچوب اعتقادات شیعی و در بعد امامت مورد قبول است. روایات تفسیری حبری عینا یا با اندک تفاوت هایی در سند و یا الفاظ در منابع روایی شیعی امامی و زیدی و یا حتی اهل سنت آمده است که مشخص ترین این آثار را می توان تفسیر «فرات کوفی» و «تفسیرالبرهان» و « شواهدالتنزیل » حاکم حسکانی دانست.
خلاصه ماشینی:
"افزون بر پیامبر(ص)،دیگر ائمه مانند امام علی،امامسجاد،امام باقر،امام صادق،اما جواد علیهم السلام از معصومانیاند که حبری روایاتیرا از آنان گزارش کرده است اما روایات نقل شده از صحابه به افرادی مانند ابن عباس-که بیشتر روایات صحابه در این تفسیر از آن اوست-و در مراتب بعد به ام سلمه و ابوسعید خدری میرسد.
بنابراین در یک نگاه کلی باید چنین گفت درصدی ولو اندک از راویانی که حبریروایات خود را از آنان نقل کرده به لحاظ سندی قابل اعتنا نیستند،(گرچه مشایخ قبل ازشیخ حبری و هرچه که به معصوم نزدیک میشوند غالبا موثقاند)،اما این معیار بویژه ازمنظر عالمان متقدم در ارزیابی صحت حدیث کافی نبوده و به عبارت دیگر اطمینان بهصدور حدیث،از معصوم معیار صحت روایت بوده است.
(نک:بابایی،20)با توجه این نگاه اغلب روایات تفسیری تفسیر حبری را کهبسیاری از آنها با تعبیر«نزلت فی»آمده از مصادیق باطن آیه بهشمار آمده و با هدفتطبیق آیات بر امامان و بویژه امام علی(ع)بیان شده است،که مناسب است به برخی آزآنها به عنوان نمونه پرداخته شود.
ب:در تفسیر حبری(ص 259)ذیل آیه 55 سوره مائده نیز عبارت فنزلت فیه پس ازذکر رویداد نماز گزاردن امام علی و ورود سائل و درخواست وی آمده که به روشنی بیانگراین نکته است که تعبیر مذکور بر سبب نزول دلالت دارد.
4-3-2-2-2-روایت ناظر بر سبب نزول:در بخش مستدرک نیز روایاتی که به معنای تعریف شدهآن درباره سبب نزول باشد به غیر از روایتهای مذکور در ذیل آیات 55 مائده و آیه تطهیر(الاحزاب،33)آنگونه که در بخش پیشین بدان پرداختیم،مورد دیگری یافت نمیشود(حبری،333-335 و 352)بدون تردید تمام روایات دیگر در بخش مستدرکات جزء روایاتشأن نزول و نه سبب نزول و روایاتی که از نوع جری و تطبیق است،قابل تقسیمبندی است."