چکیده:
واژه «تعمق» در منابع لغوی و روایی کهن، برخلاف تصور رایج، بار معنایی نکوهیده ای دارد و واژه شناسان آن را مشتمل بر مفهوم زیاده روی و مبالغه دانسته-اند. از همین رو، در روایات ائمه اهل بیت(ع) از آن به مذمت یاد شده و از ارکان کفر به شمار رفته است. حتی دسته ای از محدثان بزرگ نیز مفهوم افراط، غلو و زیاده روی را از آن برداشت کرده اند؛ مع الوصف گروهی از دانشمندان بر اثر غفلت از معنای واقعی تعمق و مذموم بودن آن، در فهم روایات مربوط برداشت-هایی ناصواب پیدا کرده اند.
خلاصه ماشینی:
چنانکه در برخی از منابع معتبر لغوی دیگر،همین توضیح دربارۀ این حدیث واردشده است:«انّما اراد منه ذمّ التعمّق فی المنطق»(زبیدی،150/9)که«بیان»را سخنیمنافقانه برشمردهاند که همراه با غلوّ و زیادهروی اظهار شده و از اینرو مورد مذمّتقرار گرفته است.
«تعمّق»در منابع روایی واژۀ تعمّق در منابع روایی کهن دقیقا در معنای لغوی صحیح خود یعنی،زیادهروی،مبالغه و غلوّ به کار رفته است؛از جمله در کتاب الکافی روایتی هست که در ضمن آنامیر المؤمنین علی(ع)در بیان ارکان کفر فرمودهاند:«بنی الکفر علی أربع دعائم الفسق والغلوّ و الشّکّ و الشّبهة...
یکی دیگر از ابواب کتاب بخاری بابی است باعنوان«باب ما یکره من التعمّق والتنازع فی العلم و الغلوّ فی الدین و البدع لقوله تعالی{/"یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکمو لا تقولوا علی اللّه الا الحق"»/}(بخاری،144/8)که در ضمن آن،واژۀ«تعمّق»در معنایغلوّ و زیادهروی به کار رفته و امری مذموم معرفی شده است.
شیخ صدوق نیز در کتاب التوحید همین روایت را به این صورت نقل کرده است: «قال سئل علیّ بن الحسین علیه السّلام عن التوحید فقال إنّ اللّه عزّ و جلّ علم أنّه یکون فیآخر الزمان أقوام متعمّقون فأنزل اللّه عزّ و جلّ{/«قل هو اللّه أحد اللّه الصّمد»/}و الآیات منسورة الحدید إلی قوله{/«و هو علیم بذات الصّدور»/}فمن رام ما وراء هنالک هلک»(همو،التوحید،283).
توجه به این نکته،امکان فهم صحیح روایات مشتمل بر این واژه را بیش از پیشفراهم میکند؛از جمله حدیث امام سجّاد(ع)دربارۀ نزول سورۀ توحید و آیاتنخستین سورۀ حدید که با توجّه به معنای دقیق لغوی واژۀ«تعمّق»باید آن را همچونهشداری برای افراطگرایان تلقّی کرد؛نه بشارتی برای اهل تعمّق.