چکیده:
اندیشمندان در مورد شیوه تفسیری المیزان بر سه مسئله اتفاق نظر دارند: اول این که؛ علامه کاری بزرگ انجام داده است، دوم این که؛ المیزان روشمند است و سوم آن که؛ آراء مختلف تفسیری، روایی، لغوی و فلسفی از ترازوی نقد ایشان گذشته است. اما، کدام روش است که این هرسه را در بردارد؟ این نوشتار سعی در معرفی این روش و پیامدهای مثبت آن را در زمان علامه و پس از آن را دارد. علامه با استفاده از ادله لفظی و معنوی، چند رای تفسیری، روایی، لغوی را نادرست یا باطل اعلام نموده و در مواردی خواننده را به سمت رای صحیح سوق می دهد. این ویژگی سبب شده تا در «تمیز معنا» در مسیر انحرافی وارد نشده و مسیر صعودی معنای آیه مشخص شود. او در بسیاری موارد احتیاط نموده و نظر قطعی را اعلام نمی نماید، بلکه فقط تلاش نموده تا از نزول سطح فهم مخاطب به معانی نادرست جلوگیری می نماید. این روش را «تنزیه معنا» نام گذاری نموده و در این نوشتار سعی داریم روش شناسی المیزان را با رویکرد «تنزیه معنا» در «سوره النجم» نشان دهیم. روش تنزیه معنا از دو جنبه قابل بررسی است: یکی تعیین مصادیق و از آن مهم تر فرهنگ «تنزیه معنا» است. از دیگر ویژگیهای روش «تنزیه معنا» جلوگیری از تشتت ذهن، جمع دلالی برخی روایات و آموزش نوعی روش در معنا شناسی واژگان یعنی «فقه اللغه» می باشد.
خلاصه ماشینی:
روششناسی تفسیر المیزان با رویکرد تنزیه معناو آثار آن در سوره النّجم الهه عربزاده{o1o} ندا خداشناس فیروزآبادی{o2o} چکیده: {IBاندیشمندان در مورد شیوه تفسیری المیزان بر سه مسئله اتفاق نظر دارند:اول اینکه؛علامه کاری بزرگ انجام داده است،دوم اینکه؛المیزان روشمند است و سوم آنکه؛آراء مختلف تفسیری،روایی،لغوی و فلسفی از ترازوی نقد ایشان گذشته است.
و مهمتر از همه علاوه بر تفسیر قرآن به ما روش تفسیر میآموزد،{o(1)-اما به عقیده نگارنده توضیح ائمه:از روی بصیرت به مفاهیم آیات بوده چراکه اهل بیت:به قوانین عالمو سیر بشر و آیندۀ دنیا کاملا اشراف داشتند و اگرد و آیه را کنار هم میگذاشتند به بطنهای آن بینش واحاطة کافی داشتند و این بسیار متفاوت است با اینکه دیگری را روی لفظ آیات و در فضای دوبعدیبخواهد معنای آیات را پیدا کند.
برای آشنایی با معیارهایo} نمونههایی از تنزیه معنا در سورۀ نجم 1-تنزیه مکان نزول آیات علامه طباطبائی از همان ابتدای سوره در مورد نزول آیات ادبیاتی خاص به کارمیگیرد:«این سوره به شهادت سیاق آیاتش در مکه نازل شده،و نباید به سخن بعضیکه گفتهاند:بعضی از آیاتش و یا همه آنها در مدینه نازل شده،گوش داد«لا یصغی إلی»(طبرسی،170/9)این حرف کجا و آن کجا که بعضی(آلوسی،44/27)گفتهاند:اینسوره اولین سورهای است که رسول خدا(ص)مأمور شد آن را علنی بخواند(طباطبایی،26/19)»وی در ادامه به روایات مستفیض اعتماد نموده و مینویسد:«لیکن در اینجاروایات«مستفیضهای»{o1o}از ائمه اهل بیت(ع)صادر شده که به صراحت فرمودهاند:مراداز این آیات این نیست که مطلق وحی را بیان و توصیف کند،بلکه مراد بیان یک قسموحی است،و آن وحی به طر مشافهه و رودررو است،که در شب معراج خدایسبحان با رسول گرامیش داشت.