چکیده:
مقاله حاضر تلاش دارد تا ابتدا به تشریح مبانی توسعه معرفت علمی و سپس بر اساس آن به آسیب شناسی توسعه معرفت علمی در حوزه علوم انسانی ایران بپردازد. تولید و توسعه معرفت علمی در علوم انسانی مبتنی بر مفاهیم انتزاعی، معرفت شناختی، هستی شناختی و روش شناختی شکل می گیرد. بدون توجه به این مبانی که تعیین کننده اسلوب معرفتی می باشند، علم شکل نمی گیرد و توسعه معرفت ایجاد نمی شود. بر اساس این مبانی، جهان بینی در دیدگاه اسلامی متفاوت از پارادایم در اندیشه غربی است. حاصل این تفاوت، تمایز ماهوی علم دینی (اسلامی) از علم غیردینی (غربی) خواهد بود. توسعه علوم انسانی در ایران دچار کاستی هایی است که سه نمونه برجسته آن عبارت است از: فقدان مبانی معرفتی مشخص و مبتنی بر جهان بینی اسلامی، ضعف نظریه پردازی و ایجاد نوعی از توسعه معرفت علمی که عمدتا مشکل مدار است تا مسئله محور، در نهایت اینکه این نوع توسعه معرفت عمدتا برون زا است تا درون زا. مقاله حاضر با نگاهی به آراء اندیشمندان، مختصات فوق را بررسی می کند.
This Paper attempts to define the basis of development of scientific Knowledge and then based on that explanation to ponder on the pathology of the development of scientific knowledge in the field of humanities in Iran. Production and development of scientific knowledge in humanities takes shape based on abstract concepts، epistemology، ontology and methodology. Science will not be formed and knowledge will not develop without taking these elements which form the method of knowledge into account. On these Bases، world view from Islamic perspective differs from paradigm in the western thinking. The outcome of this difference is the essential distinction of religious (Islamic) science from non-religious (western) science.
Development of humanities in Iran suffers some shortcomings including the following three prominent cases: lack of specific knowledge foundations based on Islamic world view، theorization weakness and creating a form of development of scientific knowledge which is mainly difficulty-oriented rather than problem-oriented and finally this type of development of knowledge is largely exogenous thanendogenous . This paper examines the above features from the perspectives of various scholars.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که زیربنای روششناسی را نظامهای پارادایمی{o5o}تشکیل میدهد در این مقاله تلاش میشود تا نقش پارادایم و نظامی پارادایمی را در روند توسعه معرفت علمی در علوم انسانی معرفی کنیم.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) همانطور که در شکل شماره 2 مشخص شده است،سه پارادایم غالب علوم انسانی، نگاههای کاملا متفاوتی نسبت به ماهیت انسان،جهان و علم دارند و این نگاههای متفاوت در روششناسی آنها نیز تأثیر بهسزایی داشته است.
از آنجا که چارچوب هستیشناختی و معرفت شناختی،جزء مبانی شکل دهنده هر نظام پارادایمی است و از طرف دیگر با توجه به تأثیری که نظامهای پارادایمی بر حوزه علم و معرفت علمی دارد،میتوان گفت که نوعی منازعه دائمی میان اندیشه غرب و جهانبینی اسلامی وجود دارد.
اگرچه تحقیقات در حوزه علوم انسانی در ایران مورد حمایت جدی است،ولی سؤال این است که آیا این تحقیقات میتواند به توسعه معرفتی بینجامد که توان ورود معتبر به واقعیت ایران برای ایجاد تغییرات هدفمند مدنظر جهانبینی و به تبع آن چارچوب نظری مشخص داشته باشد؟شواهد موجود دبر ضعف کارکردی روششناسی در تحقیقات علوم انسانی در ایران دلالت دارند.
بنابراین استفاده از پارادایمهای رایج غربی برای تحقیق و بررسی در جوامع اسلامی روشی ناصواب است و اندیشمندان مسلمان بزرگترین رسالتشان طراحی مدلی از روششناسی اسلامی است که در آن بتوان چگونگی عناصر توسعه معرفتی علمی و جایگاه این عناصر و نسبت آنها با یکدیگر را بر اساس جهانبینی اسلامی تعریف کرد."