چکیده:
با توجه به عدم پیشینه مباحث مربوط به مبانی قانون طبیعی در آثار دانشمندان مسلمان و به منظور نظریه پردازی و تولید علم درباره کشف مبانی قانون طبیعی در اسلام، لازم است آموزه قانون طبیعی در غرب به ویژه در دوره مسیحیت بررسی شود؛ زیرا در آن دوره، بیشترین توجه به ملاک های دینی می شده است. تحولات دکترین قانون طبیعی در دوره مسیحیت در غرب را می توان به شش مقطع اصلی دسته بندی کرد. این مقاله، ابتدا به نقد و بررسی این آموزه در دو مقطع اول مسیحیت؛ یعنی دوره پدران کلیسا و قرون میانه می پردازد. آنگاه 13 نکته انتقادی با عناوین انتقادات مشترک و مختص را بیان می کند. این انتقادات با توجه به مبانی عقلی در اندیشه اسلامی بیان شده است. دسته اول، انتقاداتی است که به طور مشترک بر همه اندیشمندان دو دوره اول مسیحیت در مساله قانون طبیعی وارد است و دسته دوم، گزاره هایی انتقادی است که به طور مجزا به محتوای فکری هر یک از آنها در این مساله مربوط می شود.
خلاصه ماشینی:
پولس چنين مينويسد: هرگاه دريابيم که غير يهوديان، با اينكه قوانين شريعت موسي را قبول ندارند، اما با الهامهاي طبيعت خويش اقدام به انجام اعمالي ميکنند که اين شريعت به آن فرمان داده است، چنين تلقي ميگردد که اين الهامها هر چند وضع نگرديدهاند، اما در ذات خود، قانون هستند، تا آنجا که اين امور شاهدي کافي بر اين مطلبند که اين قوانين در قلب اين مردم حک شده است؛ قلبي که به اصطلاح، دادگاهِ عدالت است، محلي که وجدان مردم، گواه بر تمايلات آنها است و دليلهاي عقل راهنمايي است براي تعقيب يا دفاع از اين قانون (Paul, 1901, p.
به نظر او همه انسانها به وسيله قانون طبيعي، داراي معرفت به خدا و معرفت نسبت به خير و شر هستند، گر چه اين معرفت همه نيازمنديهاي انسان را برطرف نميکند؛ اما اراده تشريعي خدا بر پيامبران وحي گرديد تا فرمانهاي اخلاقي خدا را به مردم ابلاغ کنند و دانشي در ما ايجاد کنند که پرتويي از دانش مطلق خدا نسبت به طبيعت جهان است (Colish, 1985, Vol. 2, p.
به بيان ديگر، قانون طبيعي همان فرمان عقل بشر به افراد است که در اجراي قانون ازلي که خدا در جهان وضع کرده است، مشارکت کنند (Augustine, 1982, p.
يکي از اصول نظري و بنيادين آموزه قانون طبيعي که اولين بار آکوئيناس آن را بيان کرده است، عبارت است از اين که: «هر آنچه که انسان به آن ميل طبيعي دارد، عقل آن را نيک و ضد آن را بد ميداند» (Summa Theologiae: IaIIae. q.