خلاصه ماشینی:
"نکات برجسته سه عامل فوق-خطوط کلی موضوعات زیر را در بردارد: صنایع در میان کشورهای اسکاندیناوی-سوئد بویژه در بخش صنایع مقام اول راحائز است:نظر باینکه جامعه سوئد رااینمورد میتواند نمونه صادقی از وضعیتصنعتی اسکاندیناوی را بما ارائه دهد لازمستدر اینقسمت بیشتر ببررسی کشور اخیربپردازیم.
فقط گاهی بشکل بسیار استثنائی و محلی(از قبیل اعتصاب اخیر کارگران معادنکیرونا در شمال کشور در دسامبر 1969)اینجا و آنجا بروز میکند ولی این امر بامشکلات اجتماعی خطیری که جوامعی نظیرآمریکا-فرانسه و ایتالیا و انگلستان دراین زمینه گرفتارند بهیچوجه قابل مقایسهنیست.
تنها منابع قابل ذکر اینکشوردر گرونلند واقعشده و عبارتست از معادن پلمب و کریولیت که شرائط بهرهبرداری ازآنها مشکل است برای جبران کمبودها-دانمارک موفق شده که از مواد کشاورزیبرای غایتهای صنعتی استفاده کند.
هدفهای اساسی سیاست مذکور عبارت بودنداز:بهبودی بخشیدن هرچه بیشتر بنوعبهرهبرداری-تنظیم سطح تولید تا درجهایکه نود درصد از احتیاجات داخلی را کفافدهد و حفظ تعادل میان درآمد مالک-عادی-یعنی کسی که برروی زمین شخصا کار میکند و زمین متعلق باوست و درآمدکارگر شهری،در حقیقت یکی از مشکلاتبزرگ سوئد و بطور کلی تمام کشورهایاروپائی از میان برداشتن فاصله درآمدکشاورز و کارگر است.
طبق محاسبهای کهدر سالهای 1954 تا 1959 بعمل آمده-یک کشاورز که 15 هکتار زمین دارد درآمدسالانهاش میان شش تا هشتهزار کورن بودهدر حالیکه یک کارگر معمولی در سال هزارو پانصد تا دو هزار کورن بیشتر از هموطنکشاورزش عایدی داشته است.
با وجود این جمعیتفعلی روستاها باز هم برای اراضی مزروعیزیاد است زیرا باید توجه کرد که سوئدفقط قریب به چهار میلیون هکتار زمینقابل کشت دارد و سهم کشاورزی و درآمدحاصل از جنگلها و صید تنها 9% از کلدرآمد کشور است."