چکیده:
پژوهش حاضر بمنظور توسعه دانش حسابرسی و کارآیی آن در استفاده از روشهای تحلیلی آماری و همچنین اشاعه استفاده از این روشها در این صورت گرفته است.در این پژوهش هشت روش تحلیلی جایگزین شامل پنج روش رگرسیونی،یک روش سری زمانی و دو روش تحلیلی غیر آماری(مارتینگل و ساب مارتینگل)مورد ارزیابی قرار گرفته است.دادههای مالی و غیر مالی مربوط به نمونهای از شرکتهای پتروشیمی برای چهار دوره مالی از سال 1377 تا 1380 جمعآوری گردیده است.دادههای مذکور برای پیشبینی درآمد فروش و هزینههای تولید مورد استفاده قرار گرفتند.براساس نتایج بدست آمده،روشهای رگرسیونی برای پیش بینی ماندهحسابها در انجام روشهای تحلیلی حسابرسی،عملکرد بهتری از سایر مدلها دارند.رگرسیون لگاریتمی برترین روش تحلیلی آماری ارزیابی گردید.روش مذکور دارای ثبات عملکرد در بین چند شرکت هم صنعت است.در انجام روشهای تحلیلی آماری،مدلهای ماهانه،عملکرد بهتری از مدلهای فصلی دارند.مدلهای فصلی دارند.مدلهای ترکیبی توانایی پیشبینی مناسبتری از مدلهای تک شرکتی دارند.همچنین نتایج حاکی از وجود منافع افزاینده استفاده از متغیرهای غیر مالی در انجام روشهای تحلیلی آماری در حسابرسی است.
خلاصه ماشینی:
"محققان دیگری(آیسرمن،لورک،ویلر و فوردهام)عملکرد مدلهای غیر آماری مارتینگل را قویتر از روشهای پیشرفته سری زمانی با استفاده از دادههای فصلی دانستند (lcerman,lorek,wheelerfordhan,1993) ج-تحقیقات روشهای تحلیلی آماری:کینی در مقایسه بین مدلهای آماری رگرسیون و arima با مدلهای ساده یا غیر آماری نشان داد که مدلهای پیشبینی دقیقتری دارند (kinney,1978) .
تاکنون تنها تحقیقات اسکیت و ویلسون بطور مستقل به اعتبار تاکتیکی مدلهای رگرسیونی در روشهای تحلیلی آماری در حسابرسی توجه خاص کردهاند (skeithwilson 1992) به پیروی از آنان در پژوهش حاضر،آزمونهای تشخیصی جهت ارزیابی فراوانی و بزرگی این مسائل بالقوه انجام میگیرد و در صورت لزوم عملیات اصلاحی یا درمانی نیز انجام میپذیرد.
برخی تحقیقات روشهای تحلیل،بدنبال این پرسش انجام شدند که چه اطلاعاتی باید جهت توسعههای تحلیلی در مدلهای انتظار(پیشبینی)درج گردند (chenleith,1999) در پژوهش حاضر بعنوان یک هدف فرعی منافع افزایشی درج متغیرهای غیر مالی در مدلهای مورد ارزیابی قرار میگیرد.
فرضیه دوم:هیچ تفاوت معناداری بین میانگین مطلق درصد خطاهای رگرسیونهای حد اقل مربعات معمولی،تفاضلهای مرتبه اول،ککرین-ارکات،حد اقل مربعات روزنی و لگاریتم و سری زمانی census x-11 ،مارتینگل و ساب مارتینگل هنگام اعمال آنها برای درآمدهای فروش وجود ندارد.
فرضیه پنجم:تفاوت معناداری بین میانگین مطلق درصد خطاهای روشهای حد اقل مربعات معمولی،تفاضلهای مرتبه اول،ککرین-ارکات،حد اقل مربعات وزنی و لگاریتم و سری زمانیهای census x-11 ،مارتینگل و ساب مارتینگل هنگام اعمال آنها برای درآمدهای فروش و هزینه تولید در شرکتهای تحت آزمون وجود ندارد.
این تابلو نشان میدهد که میانگین خطای رگرسیون لگاریتمی یعنی ارزش مطلق تفاوت ماندهحساب ثبت شده با مانده پیشبینی شده تقسیم بر میزان اهمیت،هم برای درآمد فروش و هم برای هزینههای تولید بطور معناداری کمتر از دو روش مقایسهای سری زمانی x-11 و مارتینگل است."