چکیده:
کناره گیری از شرکت در مسایل اجتماعی، دلسردی و نداشتن علاقه، عدم درگیری مدنی و بی اعتنایی نسبت به موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، بی تفاوتی اجتماعی و وضعیتی که هر فرد در رابطه با خود، دیگران و جامعه به اشکال گوناگون احساس بی قدرتی، احساس بی هنجاری، احساس بی معنایی، انزوای اجتماعی، تنفر فرهنگی و تنفر از خود را بروز می دهد، بیگانگی اجتماعی تعریف می شود. هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه بین بیگانگی اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان دوره کارشناسی بوده است که با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه، جمع آوری داده های تحقیق در سطح دانشگاه تبریز بین 8 دانشکده مطابق با روش نمونه گیری منطبق متناسب و نمونه آماری 410 نفر انجام گرفته است. دیدگاه های نظری جنبه تلفیقی بین سطح کلان و خرد داشته و بیشتر با تکیه بر نظریه های برد متوسط که می توان به دیدگاه نظری پوندس، رس، سیمن و... اشاره کرد. نتایج تفسیری از مدل سازی ساختارهای کوواریانسی دال بر وجود ارتباط معنادار بین متغیر بیگانگی و بی تفاوتی اجتماعی دارد.
خلاصه ماشینی:
مطالعۀ دبورا ماتینسون ١٠ در آمریکا مبین ایـن اسـت کـه زنـان ، مـردان و جوانـانی کـه در انتخابات سال ١٩٩٧ به پای صندوق های رoی نرفته بودنـد در رابطـه بـا مـسایل روزمـره خـود 1-Interest Apathy 2-Behavior Apathy 3-Voting Apathy 4-Dean 5-Feeling of Futility 6- Rosenberg 7-Sidney Verba 8-Apathetic 9- Chen a zhong 10-Deborah Mattinson بیتفاوت نبودند بلکه ، از اینکه نظر و عقیدة این افراد در مسایل سیاسی- اجتمـاعی بـه عنـوان عامل مهم و اثربخش به حساب نیامده است ناراحت و عصبانی هستند، به نظـر وی ایـن افـراد دچار بیگانگی شده اند١.
آن هـا بیتفاوتی در کنار علاقۀ اجتماعی را مورد توجـه قـرار داده و آن را بـه میـزان علاقـه یـا عـدم علاقمندی افراد نسبت به مسایل عمومی ٤ تعریف کرده اند، به طوریکه طی آن افراد جامعه بعـد از جهـت گیـریهـایی ٥ کـه در رابطـه بـا مـسایل بـه وجـود آمـده از خـود نـشان مـیدهنـد، دسته بندیهایی را به شرح ذیل ایجاد میکنند: جدول شماره ١- تطبیق فرهنگ و ساختار سیاسی بیگانگی بی تفاوتی وفاداری دسته بندی + + + جهت گیری شناختی _ 0 + جهت گیری عاطفی _ 0 + جهت گیری ارزشیابانه (+)مبین سطح بالای آگاهی و احساس مثبت افراد که طی ارزیابیهای آن ها به دست میآید.