چکیده:
در حالی که راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM) انجمن روانپزشکی آمریکا طی 28 سال یعنی از سالهای 1952 تا 1980 تنها دو بار تجدید نظر شده بود، در عرض نصف مدت فوق یعنی 14 سال دوبار دیگر نیز تجدید نظر شد. یعنی، (تدوینDSM -III -R در سال 1987 و DSM - IV در1994) .در همین زمان، برای طبقهبندی بین المللی بیماریهاICD) (که در خارج از آمریکای شمالی مورد استفاده قرار میگیرد نیز تعدیل شد. اختلالات اعتیاد یا به عبارتی اختلالات وابستگی یا سوء مصرف مواد روانگردان نیز برای ارایه دلایل و نتایج بهتر از این تغییر مصون نماند. برخلاف سایر اختلالات روانپزشکی که معیارهای اغلب مشابهی درDSM وICD دارند، در اختلالات اعتیاد معیارهای موجود درICD بیشتر بر اساس نشانگان وابستگی شکل گرفته است؛ در حالیکه این ساختار تا انتشار IV – DSM در DSM اعمال نشده بود. در آخرین بازبینی DSM، معیارهای وابستگی به مواد با آنچه که در ICD-10 بود،منطبق شد و یک سیستم طبقهبندی برای اختلالات اعتیاد برای اولین بار پایه گذاری شد که می تواند در سراسر جهان مورد استفاده باشد. هدف این مقاله، بررسی سیر تکامل طبقه بندی اختلالات سوء مصرف و وابستگی به مواد، توصیف همه گیر شناسی اختلالات اعتیاد با توجه به تعاریف متفاوتی که از سوء مصرف و وابستگی به مواد شده است، توصیف همه گیر شناسی اختلالات اعتیاد با توجه به تعاریف متفاوتی که وجود دارد و همچنین معرفی سایر اختلالات روانپزشکی که بهطور شایع با اختلالات اعتیاد همراه هستند، است.
Revised only twice in the 28 – year period from 1952 to 1980، the American Psychiatric Association`s Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (DSM) has been amended two more times in half as many years، with the publication of DSM – III – R in 1987 and of DSM – IV in 1994. The DSM counterpart in use outside of North America، the International Classification of Diseases (ICD)، also underwent modification during this time period. Requirements for the addictive disorders، or as termed here، psychoactive dependence or abuse disorders، were not immune to change for good reason and to a good end. Unlike other psychiatric disorders، for which ICD and DSM criteria often were the same، a schism existed between the DSM and ICD criteria for addictive disorders.ICD criteria were shaped by an influential article that introduced the construct of a dependence syndrome، but this conceptualization was not operationalized in the DSM system until the publication of DSM – IV. With this latest revision، criteria for substance dependence now closely matches those in the ICD – 10 system، establishing for the first time what may be considered a worldwide classification system for addictive disorders .
خلاصه ماشینی:
"جدول شماره 4- معیارهای تشخیص (DSM - IV) برای وابستگی و سوء مصرف مواد معیارهای وابستگی به مواد: یک الگوی غیر انطباقی مصرف مواد که منجر به تخریب چشمگیر بالینی یا ناراحتی می شود و با سه مورد از موارد زیر تظاهر می کند که در یک دوره زمانی 12 ماهه بروز می کنند: 1- تحمل که به یکی از دو صورت زیر تعریف می شود : a) نیاز به افزایش مقدار ماده برای رسیدن به مسمومیت یا تأثیر دلخواه b) کاهش قابل ملاحظه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادیر یکسانی از آن 2- حالت ترک که به یکی از دو شکل زیر تظاهر می کند: a) نشانگان ترک مشخص برای آن ماده b) کاهش قابل ملاحظه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادیر یکسانی از آن 3- ماده غالبا بامقادیری بیشترو برای دورهای طولانیتر از آنچه موردنظراست مصرف میشود 4- میل دائمی برای کاهش یا کنترل مصرف ماده وجود دارد یا تلاشهای ناموفقی در این زمینه صورت می گیرد 5- زمان زیادی در فعالیت های لازم برای به دست آوردن مواد(مثلا مراجعه به اطباء متعدد یا رانندگیهای طولانی)، مصرفمواد (مانند تدخین پیاپی) یا رهایی از آثار ماده صرفمیشود 6- فعالیتهای مهم اجتماعی، شغلی و تفریحی بهخاطر مصرف ماده کنار گذاشته می شود 7- ادامه مصرف به رغم آگاهی از مشکلات روان شناختی یا جسمانی مستمر یا عود کننده که احتمالا از مصرف ماده ناشی شده یا در نتیجه آن تشدید میشوند (مانند ادامه مصرف کوکائین بهرغم وجود افسردگی ناشی از آن، یا ادامه مصرف الکل با وجود شناخت این موضوع که زخم گوارشی با ادامه مصرف آن شدت مییابد) معیارهای سوء مصرف مواد: الف) الگوی غیر انطباقی مصرف مواد که موجب ناراحتی یا تخریب قابل ملاحظه بالینی شده و با یک یا چند علامت از علائم زیر که در طول یک دوره زمانی 12 ماهه روی میدهند، تظاهر میکند: 1- مصرف مکرر مواد که منجر به ناتوانی در برآوردن تعهدات عمده مربوط به نقش فرد در کار، مدرسه یا خانه می شود (مانند غیبتهای مکرر یا عملکرد ضعیف شغلی مربوط به مصرف ماده؛ غیبت، تعلیق یا اخراج از مدرسه به دلیل مصرف مواد؛ مسامحه نسبت به فرزندان و خانه) 2- مصرف مکرر مواد در موقعیت هایی که در آنها، مصرف ماده از نظر فیزیکی خطرناک است (مثلا رانند گی یا کار با ماشینآلات تحت تأثیر مواد) 3- مشکلات قانونی تکراری مربوط به مواد (مانند دستگیری به دلیل رفتارهای نادرست مربوط به مصرف مواد ) 4- مصرف مداوم ماده بهرغم مشکلات پایدار، عود کننده اجتماعی یا بین فردی که ناشی از تأثیرات ماده بوده یا براثر آن تشدید شدهاند (مواردی نظیر مشاجره با همسر تحتتأثیر مسمومیت، نزاع فیزیکی) ب) نشانههای فوق هیچگاه واجد ملاک های وابستگی به این خانواده از مواد نبودهاند."