چکیده:
هدف: بررسی اثربخشی رواندرمانی پیشگیری از عود، بر پایة ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی و سلامت روانی هدف اصلی این پژوهش بود.روش: در یک طرح آزمایشی، 90 بیمار مرد با تشخیص وابستگی به مواد افیونی بر پایة معیارهای DSM-IV پس از دورة سمزدایی انتخاب و بر حسب تصادف در دو گروه آزمایشی) رفتار درمانی شناختی و پیشگیری از عود بر پایه ذهن آگاهی( و یک گروه گواه جای داده شدند. گروههای آزمایشی در طی 12 جلسة دو ساعته، به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنیها به کمک مصاحبة ساختار یافته و پرسشنامة سلامت عمومی 28 سوالی ((GHQ-28، پیش از آغاز درمان، جلسه دوازدهم و پایان مرحلة پیگیری 4 ماهه، پس از درمان گروهی ارزیابی شدند. گروه گواه بدون هیچ درمان گروهی، تنها داروی نالترکسون دریافت کردند. دادهها بهکمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای تکراری و آزمون خیدو تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو روش پیشگیری از عود گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و رفتاردرمانی شناختی، در کاهش میزان عود (01/ 0 >p )، افزایش اطاعتدرمانی و مدت باقیماندن در درمان (0001/ 0 >p ) کاهش علایم جسمانی، اضطراب، بهبود کارکرد اجتماعی، از نالترکسون موثرتر است. روش پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی از نظر کاهش میزان عود، افزایش میزان اطاعت درمانی، کارکرد اجتماعی از رفتار درمانی شناختی و نالترسکون به تنهایی موثرتر بود (01/ 0 >p ).نتایج: به نظر میرسد بهکارگیری روش درمانی پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی، به شکل چشمگیری اثربخشی درمان دارویی و رفتاردرمانی شناختی را در درمان وابستگی به مواد افیونی و افزایش سلامت روانی بیماران افزایش میدهد.
Objectives: This project was aimed to evaluate the effectiveness of mindfulness-based relapse prevention therapy in opioid dependence treatment and mental health.
Methods: In this clinical trial study، 90 patients with the diagnosis of opioid dependence (based on DSM-IV criteria) were randomly to assigned three groups following detoxification: 1- mindfulness based relapse prevention plus Naltroxan، 2- cognitive behavior therapy relapse prevention، plus Naltroxan، 3- Naltroxan alone. The Two experimental groups take 12 weekly session two hours group therapy plus Naltroxan group took Naltroxan only. The data were analyzed with using analysis of variance with repeated measures and chi-square tests.
Findings: therapy compliance، retention in treatment، decrease in somatic symptoms، anxiety، social dysfunction and increase in health was significantly in both combination of psychological intervention method than the Naltroxan group. Mindfulness-based on relapse prevention was more effective than CBT relapse prevention in decreasing of، social dysfunction، relapse prevention، increase of therapy compliance، and health.
Results: Mindfulness based relapse prevention was superior to CBT and Naltroxan and considerably increased effectiveness of opioid relapse prevention therapy.
خلاصه ماشینی:
"در مداخلههای مبتنی بر راهبردهای پذیرش و ذهن آگاهی، بر خلاف راهبردهای -multidisciplinary -biopsychosocial-spiritual -Brook -Spitz -Wallace -mindfulness meditaion -Hayes -Luoma -Bond -Mindfulness Based on C cognitive Therapy(MBCT) - Mindfulness Based on Relapse Prevention(MBRP) -Witkiewitz -Walker -Masuda -DeMey -Baer مبتنی بر تغییر، به جای تغییر محتوای افکار و نگرش های ناکارآمد، بر پذیرش، تمرکززدایی و تغییر رابطه و نگرش فرد نسبت به افکار، به عنوان نوعی واقعیت ذهنی، همچنین در مقابل تغییر و اجتناب از هیجانهای منفی، بر پذیرش بدون قضاوت، مواجهه و افزایش تحمل، حالتهای هیجانی منفی، افکار و تصورات تأکید میشود (لایو 1 و مک ماین 2 ، 2005).
جدول 7- نسبت بهبودی (تفاوت میانگینها) شاخصهای درمان در سه گروه مورد بررسی (درون گروهها) مقیاس مرحله پیشآزمون – پایان درمان گروهی مرحله پیشآزمون – پیگیری گروه A گروه B گروه C گروه A گروه B گروه C میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار) علایمجسمانی *5/4 (3/4) 2/1 (04/6) 8 (9/4) *8/4 (2/4) *5/2 (9/6) 6/3- (2/5) اضطراب *6/3 (9/4) *9/4 (2/5) 7/1 (06/4) *06/4 (2/5) *4/2 (7/5) 96/0 (56/5) اختلال در کارکرد اجتماعی *8/5 (06/4) *1/5 (8/5) *2 (4/3) *5/5 (3/4) *5 (7/5) 7/1 (3/4) افسردگی *9/2 (3/5) 5/0 (2/6) 2 (1/4) *3/3 (1/5) 5/1 (2/6) 4- (6/4) * p<05/0 بحث هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی روش جدید پیشگیری از عود بر پایة ذهن آگاهی در درمان مصرف مواد افیونی و سلامت روانی بود."