چکیده:
تصمیمگیری و اجرایی دستگاه دیپلماسی کشور و تحقق اهداف سند چشمانداز بیست ساله نظام در عرصهی سیاست خارجی پیشنهاد شده است. این مقاله به تبیین الزامات فراروی سیاست خارجی کشور به منظور تحقق اهداف سند چشمانداز بیست ساله نظام و بویژه اجرای دقیق استراتژی تعامل مؤثر و سازنده میپردازد و در این رابطه الزامات پیش رو را در سه عرصهی ذهنی-نظری،ساختاری-سازمانی و رفتاری-هنجاری مورد بررسی قرار میدهد.در زمرهی الزامات مفهومی و نظری،الگوی«آرماننگری واقع بینانه»را مورد توجه قرار میدهد و مهمترین الزام ذهنی و ادارکی را تصویرسازی مطلوب و مقبول در مناسبات خارجی میداند.در خصوص الزمات ساختاری -سازمانی،نگارنده بر ضرورت شالودهریزی پایههای یک سیاست خارجی منسجم و پویا براساس تعاملات میان بخشی و انسجام درون سازمانی و نهادینهسازی ساختار و فرایند تصمیمگیری تأکید میورزد و ضمن بیان موانع ساختاری از جمله بحرانهای مشروعیت،هویت،نفوذ و کارآمدی،رسوخ و رخنهپذیری،مشارکت و توزیع،ضرورت فائق آمدن بر این موانع را از طریق ارتقای قابلیتهای نمادین،توزیعی،تنظیمی،پاسخگویی و ضابطی یادآور میشود.مقاله سپس به بررسی الزامات رفتاری-هنجاری پس از بررسی چهار نوع سیاست خارجی محافظه کار،اصلاحطلب،تجدید نظر طلب و رادیکال میپردازد و استراتژی تعامل مؤثر و سازنده را با جهتگیری برونگرایی اصلاحطلب سازگارتر ارزیابی میکند.در پایان مقاله نیز راهکارهایی برای برقراری انسجام گفتمانی،اصلاح محیط ادراکی،کارآمد سازی نهادهای
خلاصه ماشینی:
"در واقع،ارتقای کارآمد دستگاه دیپلماسی کشور برای مدیریت بحران،مستلزم اهتمام به رعایت ویژگیهای ذیل است که عبارتند از: نظام مدیریتی خلاق و کارآمد،ایجاد الگوهای ساماندهنده بهینهی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی،تولید ثروت و قدرت به مثابه ضروریات اولیه برای کارآمد سازی نظام سیاسی،توان جریانسازی و تصمیمسازی آگاهانه در بستر تحولات و معادلات پیچیده و متنوع منطقهای و بین المللی،انتخاب هوشمندانه گزینه تعامل سازنده و مؤثر، ارتقای قدرت چانهزنی و برخورد فعال با محیط بیرونی،تشکیل یک دولت مقتدر برای امنیتسازی و ایفای نقش فزاینده در معادلات خارجی،درک صحیح و به موقع موضوعات مهم استراتژیک،سناریوپردازی جهت شناخت کلیه گزینههای پیش رو در زمان اخذ تصمیم استراتژیک و اهتمام به قواعد بازی«برد-برد»به جای«برد-باخت»و «باخت-باخت»،بازسازی بهینه و به روز نمودن سازمان سیاسی-اجتماعی کشور، ترسیم مسیر گذار کشور از وضع موجود به عنوان کشوری در حال توسعه به وضع مطلوب؛یعنی کشوری توسعه یافته،و بطور کلی اهتمام نخبگان اداری و بوروکراتیک برای ارتقای جایگاه کشور و برخورداری از موقعیت برتر و مطلوب در سطح معادلات دیپلماسی حرفهای2،و سرانجام اتخاذ رویکردی فرایندنگر برای رسیدن به سیاست خارجی مستقل و فعال.
نتیجهگیری با عنایت به آنچه گذشت مشخص گردید که برای تحقق اهداف سند چشمانداز بیست ساله در عرصه سیاست خارجی،شایسته است تا نسبت به تحقق الزامات ذهنی-نظری، ساختاری-سازمانی و رفتاری-هنجاری اهتمام ویژه مبذول گردد؛بدین معنا که ضمن برقراری انسجام گفتمانی و اصلاح محیط ادارکی سایر بازیگران،نسبت به کارآمد سازی نهادها و سازمانهای دخیل در عرصه تصمیمگیری و اجرای سیاست خارجی و نیز فراهمسازی زمینههای تحقق استراتژی تعامل فعال،مؤثر و سازنده اقدام لازم به عمل آید."