چکیده:
آشفتگی روند تجاری، افزایش رقابت در میان شرکتهای تجاری، محیط پیرامون سازمانها را بسیار متفاوت تر از گذشته نموده است. شناخت مسیرهای آتی تجاری و حرکت در راستای آنها به نحوی که منافع سازمان را به همراه داشته باشد، ضرورت وجود تحقیقات بازاریابی و مفاهیمی همچون بازارمحوری را التزام می بخشد. این تحقیق بر آن است تا تاثیر بازارمحوری را بر نگرش های شغلی که ضرورت بازاریابی داخلی است، مورد ارزیابی قرار دهد. این تحقیق از نوع توصیفی_ پیمایشی است که برای بررسی فرضیه های تحقیق و سنجش بازارمحوری از مقیاس نارور و اسلی تر(1990) و برای سنجش نگرش های شغلی از مقیاس های استاندارد شده استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه بانکهای تجاری در شهر بوشهر است که بر اساس فرمول تعیین اندازه نمونه تصادفی، نمونه ای 234 تایی انتخاب شده است. پایایی پرسشنامه بر اساس روش سازگاری داخلی(آلفای کرونباخ) با ضرایب اطمینان نسبتا بالا مورد تایید قرارگرفته است. اگرچه مقیاس های استفاده شده استاندارد بوده اما برای بررسی بیشتر اعتبار پرسشنامه از نظر متخصصان استفاده شده است. آزمون فرضیه های تحقیق بر اساس آمار استنباطی و آماره های ضرایب همبستگی پیرسون و همچنین ضرایب رگرسیونی مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از تایید فرضیه اصلی تحقیق یعنی رابطه بین بازارمحوری و نگرش های شغلی است. همچنین فرضیه های فرعی یعنی رابطه مولفه های بازارمحوری بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی و همچنین رابطه مشتری-محوری و هماهنگی بین بخشی با تمایل به ترک خدمت مورد تایید قرار گرفت و هیج یک از اجزای بازارمحوری تاثیری روی تضاد نقش نداشته و میان رقیب محوری با تمایل به ترک خدمت رابطه معنادار نیست. نهایتا در راستای بهبود عملکرد بانکهای تجاری و تحقیق های آینده پیشنهادهایی ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"اما مطالعات محدودی در رابطه با موضوع تحقیق صورت گرفته است من الجمله اینکه اشنایدر(1980) در مطالعهای نتیجه گرفت که اجزای بازارمحوری باعث کاهش فشار شغلی، ابهام نقش 1 و تعارض نقش 2 در کارکنان و افزایش رضایت شغلی 3 و تعهد سازمانی 4 میگردد.
آنها معتقدندکه مشتریمحوری قلب بازارمحوری است و خلق ارزش بیشتر برای مشتریان مستلزم درک - Role Ambiguity - Role conflict -Job Satisfaction - Organizational Commitment -Powpaka -Ellis -Schneider and Bown -Selnes, et al -Dawes مستمر کلیه زنجیره ارزش خریدار است.
لذا میتوان چنین نتیجه گرفت که در بانکهای مطالعه شده هر چه به مولفه هماهنگی بین بخشی توجه بیشتری شود، انتشار اطلاعات مربوط به رقبا، بین همه افراد و بخشهای سازمان، به منظور ایجاد بینش صحیح از نیازها و خواستههای مشتری و برنامهریزی جهت فائق آمدن در رقابت افزایش مییابد که این باعث کاهش هزینههایی همانند هزینههای پست بلاتصدی، هزینه استخدام کارکنان جدید، هزینههای آموزش، هزینههای کاهش بهرهوری و ...
پس از بررسی فرضیههای تحقیق و اخذ دادههایی مربوط به متغیرها، مشاهده میشود که بازارمحوری تاثیری بر تضاد نقش نداشته و همچنین فرضیه تاثیر رقیب محوری از مولفههای بازارمحوری بر تمایل به ترک خدمت کارکنان بانکهای تجاری استان بوشهر مورد تایید قرار نمیگیرد و مدل نهایی تحقیق با حذف فرضیههای بیان شده بصورت شکل 2 ارائه میگردد."