چکیده:
کارآفرینی اجتماعی به معنای انجام فعالیتی نوآورانه و خلق کننده ی ارزش اجتماعی است که می تواند در بخش های غیرانتفاعی و تجاری انجام شود. با توجه به این که امروزه کارآفرینی اجتماعی به عنوان راه کاری اثرگذار و پایدار در راه توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته می شود و هر روزه توجه بخش های گسترده تری از جامعه را به خود جلب می کند، توجه به این مفهوم در فضای کشور ایران نیز ضرورت دارد. این تحقیق بنای خود را بر اساس الگوی مفهومی آستین قرار داده و با طرح دو سوال اصلی در پی بررسی نگرش فعالان اجتماعی نسبت به عوامل اثرگذار در توسعه ی کارآفرینی اجتماعی در ایران و نیز اولویت بندی این عوامل بوده است. جامعه ی آماری تحقیق 108 نفر از فعالان اجتماعی شامل مدیران یا بنیان گذاران، کارمندان، داوطلبان و حامیان فعال در کسب وکارهای اجتماعی در بخش های انتفاعی و غیرانتفاعی بوده اند. پرسش نامه افزار اصلی تحقیق بوده و در تجزیه و تحلیل نتایج، به ترتیب از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن داده ها، آزمون میانگین برای سنجش اثرگذار بودن متغیرها و آزمون فریدمن برای اولویت بندی نتایج به دست آمده از پرسش نامه استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، هر پنج عامل معرفی شده در الگوی مفهومی، در توسعه ی کارآفرینی اجتماعی در ایران، اهمیت داشته و اولویت آن ها به ترتیب عبارت است از: افراد، ماموریت، عوامل زمینه ای، فرصت و سرمایه.
Social entrepreneurship is defined as an innovative activity which creates social value. It can be utilized within or across the nonprofit or business sectors. Today، social entrepreneurship is considered an effective and sustainable method for social and economic development and attracts the attention of various start a in the society; this concept will demand particular contemplation in Iran. This research is based on Austin’s social entrepreneurship framework، and attempts to find the answer to the two following questions:
• what are the influential factors in social entrepreneurship development in Iran?
• what is the prioritization of such influential factors?
The statistical population in this research was made up of 108 people chosen from among social activists including، founders or managers، employees، staff members، volunteers and advocates who were active in social ventures in business or nonprofit sectors. A questionnaire was used as the main tool for data gathering. In order to analyze the results، different statistical tests including Kolmogorrov-SmirnovTest، T-Test and Friedman Test were used respectively.
The outputs of the research indicate that all of the five factors stated in the conceptual model play important roles in developing social entrepreneurship in Iran with prioritization of: people، SVP، context، opportunity and capital.
خلاصه ماشینی:
بـا توجـه بـه ایـن کـه امـروزه کارآفرینی اجتماعی به عنوان راه کاری اثرگذار و پایدار در راه توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته می شود و هر روزه توجه بخش های گسترده تری از جامعه را به خـود جلـب می کند، توجه به این مفهوم در فضای کشور ایران نیز ضرورت دارد.
هرچند روی آوردن به کارآفرینی تا حدود زیادی توانست سـبب غلبـه بر رکود اقتصادی در کشورهای توسعه یافته شود، اما این رویکرد هـم چنـان در یـافتن پاسخ برای برخی از معضل های جوامع ناتوان بـود و از طرفـی خـود منجـر بـه ایجـاد بحران هایی در سطح جوامع شد که از آن جمله می توان به افزایش اختلاف میان غنـی و فقیر اشاره کرد، بدین معنا که فاصله ی معیشتی قابل توجه میـان کارآفرینـان بـزرگ و بدنه ی سازمانی آن ها و یا مشتریان کسب وکارهای شان ایجاد شد.
به عنوان مثال پیتردراکر تاکیـد مـی کنـد کـه کارآفرینی با راه اندازی کسب وکار جدید مترادف نیـست ، او در تمـام آثـار خـود بـر ضرورت توجه مدیران به اثرگذاری های اجتماعی فعالیت های خود و شرکت هایشان بـر محیط اطراف تاکید می کند (٢٦ :٢٠٠٧ ,Drucker).
به طور کلی می توان گفت «ماموریـت »، عامـل اصـلی متمایزکننـده ی کـارآفرینی اجتماعی از کارآفرینی اقتصادی بوده و ماموریت کسب وکار اجتماعی ، محدودیت هـای ایدئولوژیکی برای صاحبان و مدیران این کسب وکارها فراهم می آورد و آن ها را ناچـار به انتخاب روش های متفاوت درآمدزایی ، بسیج منابع و تقسیم سود می کنـد.