چکیده:
در چند سال گذشته، کشف و طراحی مدل جهان کوچک و فاقد معیار از شبکه علاقه مندی زیادی در مطالعه شبکه های پیچیده ایجاد کرده است که منجر به پیشرفت قابل ملاحظه ای در این حوزه فعال و رو به رشد پژوهشی گردیده است. از این بعد، شبکه ها روشی از ترسیم به هم پیوندی موضوعات می باشند که در روابط بین الملل مناطق از جمله این موضوعات خواهند بود. بنابر این چارچوب مذکور می تواند بینش کلی تری را نسبت به تکامل مطالعات منطقه ای ارائه کند. از این بعد مناطق تنها یکی از گره ها و حلقه هایی محسوب می گردند که بر اساس ارتباطات به هم پیوند خورده اند و شبکه را شکل خواهند داد. اصولا مطالعات منطقه ای نیز که مناطق را در دستور کار پژوهشی خود قرار داده است یکی از حوزه های نوین در روابط بین الملل می باشد که به طور فزاینده ای بر اهمیت آن افزوده می شود اما بر اساس مدل های مذکور از جمله پرسش های محوری چگونگی مطالعه منطقه و تحلیل فرآیند های آن می باشد، موضوعی که به عنوان پرسش اصلی پژوهش حاضر مطرح بوده و بر این اساس مقاله حاضر با توجه به اهمیت یافتن عنصر ارتباطات و ناکارآمدی نگرش های سنتی سعی در ارائه نگرشی نوین تحت عنوان نگرش شبکه ای به مناطق دارد و همچنین با توجه به سیکل های سیستمی و تاثیر آن بر شبکه های موجود، تئوری های سیکلی از جمله تئوری سیکل اقتصاد جهانی، گذار قدرت، سیکل بلند و ثبات هژمونیک جهت تحلیل مسائل شبکه مورد استفاده قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"اصولامطالعات منطقهای نیز که مناطق را در دستور کار پژوهشی خود قرار داده است یکی از حوزههای نوین درروابط بینالملل میباشد که به طور فزایندهای براهمیت آن افزوده میشود اما براساس مدلهای مذکور ازجمله پرسشهای محوری چگونگی مطالعه منطقه و تحلیل فرآیندهای آن میباشد،موضوعی که به عنوانپرسش اصلی پژوهش حاضر مطرح بوده و براین اساس مقاله حاضر با توجه به اهمیت یافتن عنصرارتباطات و ناکارآمدی نگرشهای سنتی سعی در ارائه نگرشی نوین تحت عنوان نگرش شبکهای به مناطقدارد و همچنین با توجه به سیکلهای سیستمی و تأثیر آن برشبکههای موجود،تئوریهای سیکلی ازجمله تئوری سیکل اقتصاد جهانی،گذار قدرت،سیکل بلند و ثبات هژمونیک جهت تحلیل مسائل شبکهمورد استفاده قرار میگیرد.
بخش دیگری از فرضیه مربوط به شبکه نوین سیستم بینالمللی و رفتارهای آن میباشدکه پژوهش حاضر این فرضیه را مورد بررسی قرار میدهد که سیکل قدرت و رهبری درسیستم،عامل ساماندهی و گونهبندی شبکه بوده و به نظر میرسد شبکه نوین سیستمی ازنوع شبکه فاقد معیار سلسلهمراتبی در قالب مدل جهان کوچک میباشد که در فازهایتمرکز قدرت سیستم،رفتارهای مداخلهجویانه در آن روند فزایندهای را تجربه نموده است وبا توجه به پایان فاز تمرکز به نظر میرسد الگوهای رفتاری آن در مسیر تغییر قرار گیرد.
در تبیین این پدیدهمتغییرهای چندی از جمله انگیزههای اقتصادی و استراتژیک مداخلهگر،شرایط دولت هدف،همجواری جغرافیایی و قطبی شدن اتحادها و توزیع قدرت در سیستم بینالملل مطرح و موردبررسی قرار گرفتهاند اما یکی از مسائل مهم،سیکلی بودن سیستم بینالملل و مداخله خارجی درچنین تعارضاتی است در حال حاضر بسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل،سیستم مدرن جهانیرا دارای سیکلهای مشخص همراه با فازهای متمایز تصور مینمایند که در آن،دولتها در هرفاز ممکن است رفتار خاصی را از خود نشان دهند )8891,nospmohT( ."