چکیده:
جهانی شدن به عنوان اصلی ترین عامل همگرایی های اقتصادی در سطوح بین اللملی، از طریق جریانات در گردش سرمایه های جهانی و با کمک تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات، توانسته است سازمان فضایی سیستم های سکونتگاهی را در سطوح ملی و بین المللی دگرگون سازد و سازمان بندی جدیدی را به وجود آورد. در این مقاله فرایند شکل گیری این سازمان بندی جدید تشریح می شود و ضمن مقایسه الگوهای کلاسیک و جدید سیستم-های شهری، مولفه های موثر در ساختار شبکه شهری متاثر از جهانی شدن را مورد شناسایی قرار گرفته اند. همچنین سهم، رتبه و اندازه شهرهای واقع در کشورهای مرکزی، پیرامونی و نیمه پیرامونی در این سیستم شهری جدید با هم مقایسه شده اند. مشخص شد که شهرهای جهانی مد نظر فریدمن و ساسن (لندن، نیویورک و توکیو) کماکان نقش جهانی و مرکزی خویش را بر عهده دارند و شهر پاریس نیز طی سالهای 1981 تا 2000 نقش جهانی خود را ارتقاء داده و در کنار سه شهر فوق قرار گرفته است. شهرهای کشورهای در حال توسعه وضعیت متفاوتی را دارند و برخی نظیر تهران از دایره کارکرد سیستم شهری جهانی عملا خارج هستند. در این مقاله از دیدگاه و روش تحلیل سیستمی به منظور تحلیل سطوح عملکردی سکونتگاه ها استفاده و برای تدوین آن به ادبیات و متون علمی موجود در این زمینه مراجعه شده است.
Globalization as the key element of international economic integrations has changed spatial structure of urban system in national and international levels and created new spatial organization and articulation in urban system. In this article we are going to analyze the presses of formation of that new articulation. So، traditional and new models of urban system formations have compared with together، than recognized the characteristics of globalized urban network formation. Next، we have mentioned the rank and ratio of cities which sited in core، semi-periphery or periphery countries in globalization era. As a result، Paris has enhanced its global roles during 1981 to 2000 and has sited next to the Friedman’s world cities (London، New York، Tokyo). Methodology of this article absolutely is analytical and based on literature review.
خلاصه ماشینی:
"فصلنامه ژئو پلیتیک-سال هفتم،شماره دوم-تابستان 1390 صص 105-145 تأثیر فرایند جهانی شدن بر ساختار شبکه شهری جهان دکتر مجتبی رفیعیان-(دانشیار گروه شهرسازی،دانشکده هنر و معماری،دانشگاه تربیت مدرس) رسول فرجام{P1P}-(دانشجوی دوره دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری،دانشگاه تربیت معلم تهران) تاریخ دریافت:1388/5/12 تاریخ پذیرش:1389/10/12 چکیده جهانی شدن به عنوان اصلیترین عامل همگراییهای اقتصادی در سطوح بین المللی،از طریق جریانات در گردش سرمایههای جهانی و با کمک تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات،توانسته است سازمان فضایی سیستمهای سکونتگاهی را در سطوح ملی و بین المللی دگرگون سازد و سازمانبندی جدیدی را به وجود آورد.
به گونهای که این سازمانبندی طی سالهای بعد از 1972 از تقسیمبندی دوگانه«مرکز-پیرامون»استفان هایمر{P1P}(1972)تغییر شکل داده و به سازمانبندی سهگانه فریدمن{P2P}(1985)و ساسن{P3P}(1991)مبنی بر شهرهای جهانی،{P4P}شهرهای نیمه جهانی{P5P}و شهرهای غیر جهانی{P6P}رسیده است که در واقع نوعی تقسیمبندی بسیار نظاممند و متکی بر سلسله مراتب شهری جهانی از بالا به پایین میباشدو نتایج تحقیقات آلدرسون{P7P}و بکفیلد{P8P}نشان داد که تغییرات دیگری در ساختار سیستمهای شهری جهان به وجود آمده است که سلسله مراتب از بالا به پایین فریدمن را درهم میریزد و موید ظهور گروههای جدید با نقشآفرینی جدید در سیستم شهری جهان است که نشان میدهد قدرت و موقعیت سیاسی اجتماعی شهرهای جهانی از منظر رسیدن به نقطه تمرکز،از چهار ویژگی واگرایی یا گرایشات بیرونی سیستم(واگرایی)،{P9P}همجواری یا مجذور حد اقل فاصله یک شهر یا سایر شهرها در سیستم شهری(همجواری)،{P10P}همپیوندی یا پیوندهای احتمالی بین یک شهر با سایر شهرها در سیستم شهری(همپیوندی){P11P}و همگرایی یا میزان گرایشات داخلی یک شهر از سایر شهرها در سیستم شهری(همگرایی){P12P} {P(1)."