چکیده:
آموزههای دینی از آغاز تاکنون با چالشها و شبهات گوناگون مواجه بوده است. برخی از این شبهات طبیعی و معلول جولان فکری آدمیان بوده و برخی معلول عناد مخالفان و غرضورزان میباشد. از جمله شبهات در عقاید دینی، مسئله «ارتباط علم پیشین الهی با اختیار انسان» است که از دیرباز ذهن متفکران را به خود مشغول کرده است؛ یعنی یکی از پرسشهای جدی این است که آیا علم آغازین خداوند به افعال آدمی موجب سلب اختیار او میگردد؟ در این مقاله از روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی پاسخ شبهه از دیدگاه حکمت متعالیه پرداختهایم که معتقدند علم ازلی خداوند به افعال انسان با وصف اختیار تعلق میگیرد؛ یعنی متعلق علم ازلی الهی افعال اختیاری انسان است و در آخر، نتیجه گرفته شده که علم پیشین الهی هیچ منافاتی با اختیار انسان ندارد و سبب جبری شدن افعال آدمی نمیگردد.
خلاصه ماشینی:
"با این بیان، میتوان گفت که هر دو اصطلاح روششناختیاند، ولی «پیشفرض» بر شناختناپذیری گزارههای غیرتجربی تأکید دارد، در حالی که اصطلاح مبادی، تنها بر اقسامی از گزارههای مختلف دلالت دارد که در علم موردنظر بر آن برهان اقامه نمیشود و به هیچ وجه بر عدم امکان معرفت آنها دلالت ندارد، بلکه بعکس، بر امکان و لزوم اثبات آنها در علوم دیگر تأکید میکند.
اساسا معقولات ثانیه فلسفی مانند وجود و علیت، عامترین مفاهیم بدیهیاند که فلسفه از آنها شروع میکند؛ ولی پوزیتیویسم بررسی این مفاهیم را خارج از حیطه علم میداند؛ زیرا این مفاهیم هیچگونه مابازای خارجی ندارند و تنها دارای منشأ انتزاع خارجیاند؛ بنابراین، یک پوزیتیویست نمیتواند چیزی را بپذیرد که قابلیت مشاهده ندارد، بلکه به نظر آنها هرگونه مفهوم عامی بعد از مشاهده پدیدار میشود.
70 با توجه به اینکه ملاصدرا، نفس را در کودکی در حال قوه و استعداد محض میداند و تمام مفاهیم بدیهی و کلی را منتزع از ادراکات جزئی حسی میداند، پس سر تفاوت استقراء و تجربیات در چیست؟ و به طور دقیقتر، کبرای قیاس خفی در تجربیات از کجا نشئت گرفته است؟ ملاصدرا عقل فطری عقلگرایان را نمیپذیرد و تجربه را غیر از استقراء میداند؛ بنابراین، چگونه مبنای وثیقی برای استدلال قیاسی تجربیات فراهم میکند؟ باید توجه داشت که قوه در نگاه ملاصدرا از شئونات وجود است نه عدم؛ بنابراین، از نفس انسان به قوه تعبیر کردن بسیار متفاوت است از تعبیر آن به لوح سفید.
بنابراین، پوزیتیویسم جایگاه علم را در ذهن میداند، ولی ملاصدرا این فرایند را ادامه میدهد، به گونهای که معتقد است: در جریان تماس حواس با عوامل و اشیای خارجی تنها تأثری فیزیکی در حواس انسان ایجاد میشود."