چکیده:
این مقاله به بررسی نقش رسانه های نوین در گسترش جنبش وا ل استریت می پردازد. این امر به دو علت است: اول اینکه جنبش های جدید اجتماعی دیگر به رسانه های جریان اصلی که وابسته به کانون های قدرت و ثروت اند اعتمادی ندارند و دوم اینکه رسانه های اجتماعی دارای ویژگی «اجتماعی بودن» هستند. اهداف طراحان شبکه های اجتماعی هر چه می خواهد باشد، مردم این شبکه ها را به کار می گیرند تا اخبار و اطلاعاتی را که به سختی از رسانه های حکومتی اعلام می شود منتشر کنند، اقدام های اعتراضی را برنامه ریزی و هماهنگ نمایند و به جهان بگویند که چه رویدادی در حال وقوع است. جنبش های اجتماعی نیاز دارند بر افکارعمومی تاثیرگذار باشند، چرا که افکارعمومی در بازتولید، حمایت و گسترش این جنبش ها نقشی جدی ایفا می کنند. جنبش های اجتماعی برای تداوم فعالیت خود و به ثمر نشاندن حرکت های اعتراضی نیازمند رسانه های گروهی جریان اصلی هستند، چرا که این رسانه ها بخش وسیعی از مردم در طبقات مختلف را دربرمی گیرند. تاثیر جنبش اشغال وال استریت و گسترش جامعه شبکه ای را باید خط بطلانی دانست بر برخی نظریه ها، مانند مارپیچ سکوت، جهالت چندجانبه، سکوت رسانه ها، نظریه تقویمی رسانه ها و نظریه برجسته سازی رسانه ها.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله که به شکل کتابخانهای انجام گرفته است، به بررسی موردی جنبش والاستریت میپردازد تا بتواند نقش و جایگاه رسانههای نوین را در جنبشهای اجتماعی با توجه به ویژگیهای خاص آنها و تفاوتهایشان با رسانههای سنتی معین نماید.
در مورد مسئلة والاستریت نیز ابتدا رسانههای جریان اصلی تلاش کردند با سکوت رسانهای خود از گسترش دامنة این جنبش جلوگیریکرده افکارعمومی را به مسائل دیگری منحرف کنند اما در نهایت اینگونه نشد.
رسانهها و شبکههای اجتماعی در گسترش این اعتراضها موثر بودند اما برای حفظ و تداوم آن و ورود طیفهای مختلف از طبقات اجتماعی، رسانههای جدید از کارایی لازم برخوردار نیستند.
org میتوان نشان داد که پیشرفتهای اخیر حوزه ارتباطات در قالب رسانهها و شبکههای اجتماعی نظریه تقویمی رسانهها را زیر سوال میبرد چرا که با وجود اینکه رسانههای گروهی آمریکا طی هفتههای اخیر و با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا تلاش دارند این موضوع را در نزد افکارعمومی برجسته کرده، آن را بهعنوان یکی از اولویتها مطرح کنند اما انتخابات آمریکا بهندرت بهعنوان یکی از پنج موضوع اصلی در رسانههای جدید مورد توجه افکارعمومی قرارگرفته است.
در عین حال، این یک واقعیت است که جنبشهای اجتماعی برای تداوم فعالیت خود و به ثمر نشاندن حرکتهای اعتراضی نیازمند رسانههای گروهی جریان اصلی هستند چرا که این رسانهها بخش وسیعی از مردم در طبقات مختلف را دربرمیگیرند."