خلاصه ماشینی:
"مدیران و سازمانهای امروز با چالشهاینوینی مواجه هستند و آینده به واسطه همینچالشها از هماکنون ما را در میان گرفته است.
در واقع این چالشها ابزارهای تغییر در عصرما هستند اما به هرحال،فردا و آیندۀ سازمانهاچگونه خواهد بود؟مدیران و سازمانها برایشناخت آینده باید چه ابزاری در دستداشته باشند؟اگر بخواهیم در شناخت آیندهجدی باشیم باید روند و چالشهای نوین رابشناسیم و آنها را تجزیه و تحلیل نماییم و بهاین ترتیب بینش وافق دید را بهبود و توسعهدهیم.
در این مقاله شش نوع چالش عمدهای کهمدیران بطور همزمان با آنها مواجه هستند،بررسی شده و سپس تأثیر این چالشها برنظریههای سازمان و مدیریت تجزیه وتحلیل میگردد: 1-نیاز به بینش3 تمام سازمانها خواه تجاری و خواه غیرتجاری بوسیلۀ فکر و ایدۀ افرادی ایجادشدهاند.
به هرحال در این شرایط پر از تغییر وتحول،شما نیاز به یک بینش بلند مدتخوب تعریف شده دارید بینش آن موقعیتمطلوبی است که شما میخواهید به آنبرسید.
بهطور کلی مدیران و رهبران شرکتها نیازدارند که در سازمان خود بینشی ارایه دهند کهبه چارچوبدهی و هدایت تلاشهای سازمانکمک کند و همچنین این بینش را در شکلقابل اجرا و عملی ابلاغ نمایند7.
4-جهانی شدن18 اولین مرحله برای شناخت تغییراتمحیطی که سازمانها با آنها مواجه شدهاند،اقتصاد جهانی است به اصطلاح مثلث طلاییمناطق تجاری آمریکای شمالی(ایالتمتحده،کانادا،مکزیک)،اقیانوس آرام(ژاپن،ببرهای چهارگانه:کره جنوبی،تایوان،هنگ کنگ و سنگاپور)و اتحادیۀ اروپا(کشورهای غرب،مرکز یا شرق اروپا)ایناقتصاد جهانی را در این دهه مشخص خواهندکرد.
نیروهای بین المللی که درحال حاضر نقشفعال دارند عبارتند از نظامهای اقتصادی ژاپنو آلمان که شرکتهای قدرتمند آنها توانستهاند بربازارهای مصرف آمریکا دست بیندازند و ترازبازرگانی این کشور را به نفع خود برهم بزنند."