خلاصه ماشینی:
"افراد معتقد به این دیدگاه تعریف علم تجربی موجود را مفروض میگیرند و بر این اساس از علم تجربی دینی سخن به میان آورند؛ لذا به نظر ایشان، علم دینی در برابر علم تجربی نیست؛ بلکه خود نوعی علم تجربی است که به همة قواعد و ضوابط روششناختی علوم تجربی، از جمله معیار بودن تجربه در مقام داوری پایبند است؛ حال آنکه بر اساس دیدگاه سوم در علم تجربی دین با تلفیقی از روش تجربی، عقلی و نقلی مواجهیم که توضیح آن در دیدگاه سوم خواهد آمد؛ 2.
13 ب) دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم، در تبیین علم دینی تجربی معتقد است که جریان دین در علم، هم از طریق معیار صحت علم، هم از راه اصول موضوعة حاکم بر علم و هم از طریق روش نظریهپردازی صورت میگیرد: اگر در مراتب مختلف به جای جهانبینی مادی، جهانبینی الهی، و به جای نظام ارزشی مادی، نظام ارزشی الهی، و به جای باید و نبایدهای مادی، نظام احکام تکلیفی اسلام، سرچشمه و اصل موضوعة علوم کاربردی قرار گیرد، تأثیرات شایان توجهی در نتایج به بار خواهد آمد.
بنابراین به نظر میرسد امکان صرفنظر کردن از این شرط با توجه به سه نکته، ممکن باشد: نخست آنکه بنا نیست گزارههای احتمالا دینی به طور قطعی به دین اسناد داده شوند تا نگران ابطال آموزههای دینی باشیم؛ دوم آنکه علم اجمالی به وجود مجموعة گستردهای از گزارههای درست در میان همین گزارههای فاقد سند معتبر، بهرهگیری از آنها در علم دینی را ضرور میسازد؛ زیر این گزارهها نقشی بسیار مهم در تحقق اهداف تبیینی علم دینی دارند و با حذف آنها از قلمرو علم دینی، در تبیین بسیاری از پدیدهها و رفتارهای اجتماعی با خلأ فرضیه روبهرو خواهیم شد؛ سوم آنکه کارآمدی در جهت، معیار نهایی داوری است."