چکیده:
از اواخر دهه 1980، اثربخشی و پاسخگویی بودجه بخش دولتی در کلیه بخشها شامل حوزه تحقیق و توسعه، دغدغه محوری بیشتر کشورهای پیشرفته بودهاست. در این راستا دولتها موظفند در زمینه عملکرد برنامههای تحقیق و توسعه، به پرداختکنندگان مالیات پاسخگو باشند. در پاسخ به این وظیفه حیاتی، تلاشهای جدی در زمینه بهبود روشهای سنجش عملکرد برنامههای تحقیق و توسعه صورت گرفته و تاکید فزایندهای بر شاخصهای ارزیابی به وجود آمده است. در ایران نیز هر چند درصدی از بودجه عمومی کشور که صرف هزینههای پژوهش و فناوری میشود نسبت به کل بودجه، رقمی ناچیزی است، اما با توجه به اهمیت پژوهش و فناوری در حل مشکلات کشور و توقعی که از آن برای ایفای نقش اهرمی در توسعه ملی میرود، طی چند سال گذشته تاکید زیادی بر ارزیابی عملکرد این بودجهها از باب کارایی و اثربخشی نیز شدهاست. در همین راستا، مجلس شورای اسلامی در بند 26 قانون بودجه سال 1388، کلیه دستگاههای اجرایی را مکلف به گزارشدهی از عملکرد بودجههای پژوهشی خود کرد و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز موظف شد گزارشهای مزبور را جمعبندی و به شکل جامعی به مجلس ارائه نماید.در این مقاله، مدل و شاخصهای ارزیابی بهگونهای طراحی شده است که از یکسو کلیه دستگاههای اجرایی کشور بتوانند براساس مفاد آن (انعطافپذیری و قابلیت کاربرد در حوزههای تخصصی مختلف) ارزیابی طرحهای پژوهـش و فناوری خود را سازماندهی نمایند و از سوی دیگر، با جمعآوری اطلاعات آنها در قالب سیستم ملی مدیریت اطلاعات تحقیقاتی کشور (سمات)، سیاستگذاران ملی هم بتوانند تصویر روشنی از ورودیها، خروجیها، دستاوردها و تاثیرهای پژوهش و فناوری کشور داشته باشند و نتایج آن را در بهبود مداوم سیاستهای اتخاذ شده به کاربرند
خلاصه ماشینی:
در این مقاله، مدل و شاخصهای ارزیابی بهگونهای طراحی شده است که از یکسو کلیه دستگاههای اجرایی کشور بتوانند براساس مفاد آن (انعطافپذیری و قابلیت کاربرد در حوزههای تخصصی مختلف) ارزیابی طرحهای پژوهـش و فناوری خود را سازماندهی نمایند و از سوی دیگر، با جمعآوری اطلاعات آنها در قالب سیستم ملی مدیریت اطلاعات تحقیقاتی کشور (سمات)، سیاستگذاران ملی هم بتوانند تصویر روشنی از ورودیها، خروجیها، دستاوردها و تأثیرهای پژوهش و فناوری کشور داشته باشند و نتایج آن را در بهبود مداوم سیاستهای اتخاذ شده به کاربرند .
به طور کلی میتوان اهداف ارزیابی را در پنج دسته زیر طبقهبندی نمود: الف – انعکاس نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در برنامههای پژوهشی که از طریق شفافسازی اهداف مد نظر اسناد بالادستی و تعیین میزان تطابق هر برنامه پژوهشی و طرحهای آن با این اهداف، میسر میگردد؛ ب- اجرای موثرتر و کارآمدتر طرحهای پژوهش و فناوری که از طریق ایجاد فضای رقابتیتر برای پژوهش و فناوری و نیز تبادلنظر بین پژوهشگران و ارزیابان امکانپذیر میشود؛ ج- آشکارسازی اطلاعات برنامههای پژوهشی و طرحها برای ذینفعان و عموم جامعه از طریق انتشار اطلاعات تخصصی و عمومی در مورد جایگاه و اهمیت طرح و میزان پیشرفت و نتایج آن؛ د – انعکاس نتایج ارزیابی در تخصیص منابع که بسته به نتایج حاصل از ارزیابی میتواند به تداوم، گسترش، کاهش و یا توقف تخصیص منابع به آنها بینجامد؛ ه- توسعه فرهنگ خوداصلاحی در سازمانهای سفارشدهنده و مجری که از طریق سازوکارهای خودارزیابی میسر خواهد بود.