چکیده:
جهانی شدن به دنیایی ارجاع دارد که در آن جوامع، فرهنگ ها، حکومت ها و اقتصادها تا حدودی به هم نزدیکتر گشته اند. فرایند جهانی شدن از طریق بازسازی فضا و زمان، نفوذپذیر ساختن مرزها و گسترش چشمگیر فضای اجتماعی، منابع و شرایط لازم برای هویت سازی و فضایابی سنتی را تا حدود بسیار زیاد از بین می برد. در نتیجه نوعی بحران هویت و معنا پدید می آید. برخی افراد حل این بحران را صرفا در گرو توسل به منابع و شیوه های سنتی هویت سازی می دانند و بدین ترتیب بستر اجتماعی مناسبی برای خاص گرایی ها و بنیادگرایی های فرهنگی فراهم می شود. استدلال اصلی مقاله ذکر این نکته است که جهانی شدن توانایی مقوله های زمان و مکان و فضا را که سه عنصر اساسی در هویت یابی هستند، بسیار کاهش می دهد و موجب بحران هویت شده و منجر به رشد بنیادگرایی مذهبی و اسلام گرایی می شود.
خلاصه ماشینی:
"استدلال اصلی مقاله ذکر این نکته است که جهانی شدن توانایی مقولههای زمان و مکان و فضا را که سه عنصر اساسی در هویتیابی هستند،بسیار کاهش میدهد و موجب بحران هویت شده و منجر به رشد بنیادگرایی مذهبی و اسلامگرایی میشود.
اما طرح مجدد این مقوله در چار چوب جهانی شدن حکایت از چالش جدی اندیشه دینی و اسلام سیاسی در برابر هیمنه طلبی غرب و بسط گفتمان هژمونیک غربی بر سراسر جهان و به ویژه کشورهای اسلامی میباشد.
آثار و پیامدهای جهانی شدن را میتوان بدینگونه برشمرد در عین حال کشورهای جهان سوم نیز میتوانند از فرصتهای آن بهره جویند اما با چالشهایی هم در این زمینه مواجه هستند در این راستا تأثیرات جهانی شدن حول چهار مقوله اساسی بحران توسعه،بحران مشروعیت،بحران امنیت و بحران هویت مورد بررسی قرار میگیرد.
سر انجام با توجه به پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و از سوی دیگر ماهیت جهانی شمولی تعالیم اسلام در فضای جهانی شدن،اسلام میتواند با بهرهگیری از این پیشرفت پیام خود را به مخاطبان خویش برساند،هرچند که جهانی شدن برخی فرصتهایی را برای توسعه و گسترش نظام ارزشی و فرهنگی اسلام در اختیار میگذارد،اندیشه دینی را با محذورات و تنگناهای جدیدی رو برو میکند،و کشورهای اسلامی باید از راه اتحاد در یک بلوک واحد خود را برای رویا رویی با بلوک کشورهای غربی آماده کنند و با اتخاذ تدابیر مناسب،فرصتها و موقعیتهای تازه را مغتنم شمارند تا بتوانند از جنبههای مثبت آن بهره گیرند و خطرها را به حد اقل برسانند."