چکیده:
اهمیت نقش ارزش های توده در گذار به دموکراسی در سال های اخیر برجستگی ویژه ای یافته است. در دهه های اخیر و به طور ویژه با مطالعه «فرهنگ مدنی» آلموند و وربا توجهات بیش از پیش به سوی واکاوی فرهنگ سیاسی رهنمون شده است. علاوه بر آن، رهیافت سرمایه اجتماعی با توجه به تاکید بر پیوندهای اجتماعی و وفاداری آنها به اجتماع، مقوله ای مهم جهت خلق فرهنگ متناسب با دموکراسی به نظر می آید. این مطالعه در راستای ارزیابی پیوند شاخص های سرمایه اجتماعی و مطالعات فرهنگ سیاسی، البته با طرح نظریات و تجربیات نو درباره ارزش ها انجام پذیرفته است. روش این مطالعه توصیفی غیرآزمایشگاهی از نوع تحلیل ثانویه است. داده های مورد استفاده برای آزمون فرضیه اصلی تحقیق از مجموعه داده های پیمایش جهانی ارزش ها WVS، موج پیمایش سال های 2005 تا 2008 و معاونت فرهنگی وزارت کشور گرفته شده است. پیمایش ارزش ها در ایران در سال 2007 با 2667 نمونه آماری به انجام رسیده است. در این پژوهش استان هایی که تعداد نمونه آنها در مجموعه داده ها زیر 40 نفر بودند، حذف شدند. پس تحلیل مبتنی بر 21 استان از مجموع استان های ایران بوده و با در نظر گرفتن استان های خراسان جنوبی و شمالی که داده های آنها در استان خراسان رضوی ادغام شده اند در مجموع تحلیل ها مبتنی بر 19 استان باقی مانده خواهد بود. نتایج حاکی از تاثیر متفاوت شاخص های گوناگون سرمایه اجتماعی بر خلق ارزش های رهاینده یا نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی است. بعضی از شاخص های آن مانند اعتماد و مشارکت (شاخص های نئوتوکویلی) از تاثیر مثبت بر فرهنگ سیاسی دموکراتیک برخوردار بوده و بالعکس، شاخص اطمینان به نهادها دارای تاثیر منفی در بروز این ارزش ها بوده و شاخص درستکاری مدنی نیز بر خلق فرهنگ سیاسی دموکراتیک از تاثیر معناداری برخوردار نبود.
خلاصه ماشینی:
"عسکریان ضمن بیان این مطلب که فرهنگ را به طور کلی میتوان مجموعهای ازآگاهیهای اندوخته شده به وسیله فرد دانست که انواع ارزشهای او را برای استمرارزندگی به وجود میآورد،از سه نوع فرهنگ یاد میکند:فرهنگ ملی:فرهنگی وپذیرش فرد را در جامعه ممکن میسازد؛فرهنگ قومی:فرهنگی که فرد را به تباریخاص مربوط میسازد و سرانجام فرهنگ بین ملتها(جهانی):که در قالب پیمانهایسیاسی و فرهنگی کشورها مطرح است(عسکریان،1385:136-137).
با استفاده از مبانی نظری یاد شده میتوان گفت چند عامل اساسی در این&%05923TJOG059G% زمینه تأثیر تعیین کنندهایی دارند،این عوامل عبارتند از:پایگاه اقتصادی-اجتماعی وقومیت،اعتماد اجتماعی،عام گرایی،دینداری و میزان استفاده از رسانههای جمعی،همان گونه که مشخص است ما برای دست یافتن به چارچوب نظری مناسب،ازرویکرد تلفیقی بهره گرفتهایم.
چگونگی مسئولیتپذیری اجتماعی:دادههای تحقیق نشان میدهد که میزانمسئولیتپذیری اجتماعی در ابعاد گوناگون آن متفاوت است،به طوری که میانگیناحساس مسئولیت جوانان شهر همدان در بعد سیاسی 20/64 و بعد زیست محیطیآن برابر با 23/3 در مقایسه با سایر ابعاد پایینتر بوده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)عامگرایی و مسئولیتپذیری اجتماعی:بر اساس یافتههای جدول 6،بین این دومتغیر،با سطح معنادری قابل قبول 99 درصد اطمینان به مقدار 0/885 رابطه معنادارقوی وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری ما در این مقاله به دنبال پاسخ به این سئول اساسی بودیم؛که مسئولیتپذیری اجتماعیجوانان(شهر همدان)چگونه است و چه عوامل اجتماعی و فرهنگی میتوانند در شکلگیری و افزایش مسئولینپذیری اجتماعی جوانان نقش داشته باشند؟اهمیت وضرورت طرح این سئول از آنجا سرچشمه میگیرد که کشور ما،از سک سو در شرایطدوران گذار با ویژگیهایی چون جدال سنت و مدرنیته و شهرگرایی قرار دارد و ازسوی دیگر،ایران دارای قومیتهای گوناگون است که توجه به مسئولیتپذیریاجتماعی آنها به دور از هر گونه تعصب و درون گرایی قومی برای جامعه اهمیتاساسی دارد."