چکیده:
اعتماد مهم ترین مولفه نظم اجتماعی و یکی از ارکان سرمایه اجتماعی محسوب می شود. اعتماد همچنین یکی از جنبه های مهم روابط انسانی و زمینه ساز همکاری میان اعضای جامعه است. مفهوم اعتماد اجتماعی از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی بوده و از شاخص های مهم در جامعه تلقی می شود که کاهش آن می تواند زمینه را برای رشد نا بسامانی ها و بی نظمی ها و رشد جرائم و انحرافات در جامعه فراهم سازد. اعتماد یکی از عناصر جامعه مدنی است و می تواند به عنوان عاملی در جهت تعامل بین افراد جامعه و ارکان دولت تلقی گردد. این پژوهش با ارائه یک مطالعه موردی از دبیران متوسطه شهر خرم آباد به تبیین جامعه شناختی میزان اعتماد اجتماعی آنان می پردازد. داده های مورد استفاده در تحقیق بر گرفته از پیمایشی است که در نمونه ایی به تعداد 310 نفر از دبیران متوسطه شهر خرم آباد به اجرا در آمده است. در این پژوهش برای طرح الگوی نظری از نظریات گیدنز، دورکیم، پاتنام، زتومکا، کلمن، وبر، ایوانز، و چلبی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اعتماد اجتماعی 2/4 درصد از پاسخگویان کم، 89/0درصد متوسط و 8/6 درصد زیاد می باشد. همچنین بیشترین میزان اعتماد مربوط به اعتماد بین شخصی و کمترین میزان به اعتماد نهادی مربوط می شود. متغیر های میزان دینداری، انسجام هنجاری و مشارکت اجتماعی تاثیر معنی داری بر میزان اعتماد اجتماعی داشتند. با استفاده از وارایانس رگرسیون خطی چند متغیره، متغیر های مستقل مزبور، می توان 9/27 درصد از واریانس میزان اعتماد اجتماعی را توضیح داد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آثار و پیامدهای گوناگون اعتماد در روابط اجتماعی و تاثیری که درجهت تعامل بین افراد جامعه و ارکان دولت دارد بررسی جامع پیرامون این موضوع درجامعه ایران بسیار با اهمیت است.
مشارکت چنانچه بر پایه و مبنای صحیح پایهگذاری شود نتایجمثبت زیادی به دنبال دارد که از جمله آنها این است که اعتماد مردم به یکدیگرافزایش مییابد(کلته،1381:257)پاتنام در رابطه با تاثیر روابط اجتماعی در اشکالرسمی و غیررسمیاش بر میزان اعتماد اجتماعی افراد مینویسد:«این واقعیتی صحیحاست که اضعای انجمنها از افراد مشابه خود که عضو هیچ انجمن یا سازمانی نیستندمشارکت سیاسی بیشتری دارند؛زمان بیشتری را با همسایههای خود سر میکنند و ازاعتماد اجتماعی بالاتری برخوردار هستند.
گیدنز در اینخصوص که باور داشتهای مذهبی چگونه زمینه اعتماد را فراهم میکنند مینویسد:«باورداشتهای مذهبی مهمترین کارشان این است که معمولا به تجربه رویدادها وموقعیتها اعتماد تزریق میکنند و چارچوبی را فراهم میسازند که در آن،اینرویدادها و موقعیتها را میتوان تبیین کرد و در برابر آنها واکنش نشان داد»(گیدنز،1380:122)همچنین بر اساس تئوری مناسک،دورکیم معتقد است که افراد درغلیان ناشی از اعیاد و جشنهای اجتماعی از طریق اعمال مشترک و کردارهایی همانندپایکوبان و غریوکشان به هم نزدیک شده و نوعی همدلی با هم پیدا میکنند که اینهمدلی و نزدیکی،اطمینان و اعتماد متقابل را ایجاد میکند(بهزاد،1382:52-51).
دورکیم معتقد است که برگزار کردن مراسم و مناسک جمعی(جشنها،اعیاد ومراسمهای مذهبی)سبب تعامل میان مردم میشود که همین تعامل بین آنها،ایجاداعتماد میکند(پنجهبند،1385:44)با توجه به نظرات و دیدگاههای مطرح شده،میزاندیندای به عنوان یکی دیگر از عوامل موثر بر اعتماد اجتماعی در نظر گرفته شدهاست."