چکیده:
مقاله حاضر، یک چارچوب جدید حسابداری برای اندازهگیری جریانهای بین بخشی منابع
ارایه میدهد.تعاریف گوناگون مازاد کشاورزی مورد بحث قرار گرفته و مسایل مفهومی و
سنجشی که در برآورد تجربی مطرح است، مورد آزمون قرار میگیرد.از این چارچوب برای
بهدست آوردن برآوردهای تازهای از مازاد خالص کشاورزی ایران از جنبه مالی استفاده
میشود.این برآوردها با نتایج مطالعات جزئی قبلی مبنی بر سرازیر شدن جریانی بزرگ و
رو به رشد، بهصورت خالص از منابع به درون بخش کشاورزی ایران طی سالهای 1977-1963
انطباق دارند.با توجه به مقایسهای که با تجربه تایوان صورت میگیرد، نتیجه حاکی از
آن است که مشکلات کشاورزی ایران ناشی از استفاده ناکارا از منابع موجود در بخش
کشاورزی است نه محدود بودن منابع یا محرومیت این بخش از منابع.
خلاصه ماشینی:
"برای ارایه معادلهای مالی همین مفهوم از مازاد کشاورزی، از اقلام حسابداری ردیف افقی و عمودی 4، ردیف افقی و عمودی 7 در جدول(7)استفاده میکنیم(یعنی حسابهای جاری و سرمایهای بخش زراعی)که در اینصورت: (5) (foT-ofT)+(fgT-gfT)+(fS-fY)-(fnC+faC) (6) (foK-ofK)+(fgK-gfK)+fS(-fnI+faI) جایگزینی این مقادیر از سرمایهگذاری و مصرف کشاورزی در معادله(4)بهصورت زیر درمیآید: (foT-ofT)+(fgT-gfT)-(foK-ofK)+(fgK-gfK)-(fY-aF)-aM-aX طرف راست معادله بخش محاسباتی، انتقال مازاد را نشان میدهد.
نظر به اینکه در این زمان، به زمین کشاورزی و درآمد خانوارهای زارع، مالیاتی تعلق نمیگرفت لذا نتیجه حاصله میتواند به منزله ورود خالص منابع از طریق جریان رسمی و حسابهای انتقال سرمایه بهشمار آید البته، این یک برآورد محافظهکارانه است، زیرا ورود هزینه اداری جاری دولت در کشاورزی و سوبسیدهای بهرهای و رسمی برای وامهای کم بهره هیچیک بهحساب نیامده است.
این امر سرچشمه اصلی جریان منابع خالص به بخش کشاورزی است که از یک طرف، ورود کالاهای مصرفی را از بخش غیرکشاورزی افزایش داد و از طرف دیگر، باعث کاهش رشد مازاد عرضه شده به بازار کشاورزی شد.
ظاهر امر نشان میدهد که این منابع شامل ورود عظیم سرمایه از طریق سرمایهگذاری دولتی و اعتبارات بانکی به بخش خصوصی، همینطور جریان ورود قابل توجهی از درآمد عامل بهویژه بهشکل درآمد کار اعضای خانوار کشاورز شاغل در فعالیتهای غیرکشاورزی است.
ثانیا، طی دوره مورد مطالعه، بخش کشاورزی نرخهای رشد مصرفی را نشان داد که بسیار بالاتر از نرخی بود که رشد بهرهوری کار در این بخش تضمین میکرد و این امر نشانگر فشار دوگانهای بر جریان خروجی مازاد از طریق کاهش نرخ رشد مازاد عرضه شده به بازار و افزایش تقاضا برای خریدهای مصرفی از سایر بخشهای اقتصاد است."