چکیده:
علم روابط بین الملل در پاسخ به معمای نظم شکل گرفته است . مهم ترین موضوع فراروی تئوری های این رشته ، ارائه الگویی از نظم در بین بازیگرانی است که در عرصه نظام بین الملل در حال کنش هستند. پرسش این است که برداشت تئوری های روابط بین الملل از مساله نظم در نظام بین الملل پساجنگ سرد چیست ؟ به نظر می رسد رشته روابط بین الملل در تبیین موضوع خود (نظم ) به دلیل تحول در چارچوب کارکردی اش یعنی نظام بین الملل ، با کثرت پارادایم ها روبرو است . به همین جهت در پاسخ به علل بی نظمی و مساله نظم ، راهکارهایی مهم نظیر نظم موازنه محور، نظم نهاد محور، نظم ایده محورو نظم عدالت محور را ارائه کرده اند که به تشریح ابعاد هر یک پرداخته می شود. در پایان سعی بر آن است تا شاخص های الگوی مطلوب از نظم در نظام بین الملل کنونی ارائه شود.
The International Relations is shaped to answer of order dilemma. The most important topic the theories of this discipline deal with is presenting a model of order by the players acting in the arena of international system. The purpose of the present article is to know what the theoretical approach of international relations concerning the problem of post Cold War is. It seems that the discipline of international relations encounters multi-paradigms in explaining its topic (order) due to change in its performance framework, that is, international system. Thus, to find the causes of order and disorder, some important guidelines such as balance, institutional, idea and justice centric orders have been offered. We will explain the dimensions of each. Finally, attempt is made to suggest the indexes of the desirable model of order in the current international system.
خلاصه ماشینی:
این مسأله متکی بر تقاضای کنونی برای نظم در حوزه های اصلی زیر است : - ایجاد موازنه سیاسی - نظامی قدرت ؛ - کارآمدی نهادهای بین المللی در تدبیر امور جهانی (حکومت مداری )؛ - افزایش سهم ایده ها در ایجاد فرهنگ ضدآنارشیک ؛ - تلاش نیروهای اقتصادی سرمایه داری جهانی در ایجاد رفاه و پیشرفت همه کشورها.
به همین جهت در تبیین مسأله نظم از منظر رهیافت های سه گانه اقتصاد سیاسی بین الملل ، مفهوم "عدالت " را در تحلیل خود از نظم مورد نظرشان مطرح می کنند.
به همین سبب این مفهوم را جهت تبیین دیدگاه رهیافت های مختلف اقتصاد سیاسی بین الملل برگزیدیم و تحت عنوان "نظم عدالت محور" بدان می پردازیم .
نظم موازنه محور از منظر دیدگاه های رئالیستی در روابط بین الملل ، می توان توازن قدرت را پایه اساسی روابط میان کشورها و بنیادی ترین قانون سیاست یافت .
بنابراین ، اهمیت موازنه در مقام روشی برای اندیشیدن در باره نظم بین المللی در قالب بسیاری از جنبه های اندیشه و عمل روابط بین الملل در دویست سال گذشته متجلی شده است .
چکیده دیدگاه نظم موازنه محور از منظر رئالیست ها را میتوان در جدول زیر خلاصه نمود: جدول ١- مشخصات نظم موازنه محور ( به تصویر صفحه مراجعه شود)هستند منبع : (رضائی،٩٤:١٣٨٨) نظم نهادمحور تفکرات لیبرال در روابط بین الملل در دوره بین دو جنگ جهانی و در آثار ایده آلیست ها – که معتقد بودند جنگ شیوة غیر ضروری و کهنه حل و فصل اختلاف های بین دولت ها است – به اوج خود رسید.