چکیده:
اصل دعوت در اسلام که به معنای رساندن، تبلیغ و یا ابلاغ پیام وحی و فرامین الهی به همه افراد بشراست؛ جایگاهی رفیع در دیپلماسی اسلام به خود اختصاص داده است. پیامبر اسلام از سال ششم هجرت شروع به اجرایی کردن اصل دعوت با نگاشتن نامه هایی به امپراطوری ها و قدرت های پیرامونی خود کرد. در ایران پس از شکل گیری جمهوری اسلامی یکی از مولفه های مهم تاثیرگذار و تقریبا ثابت در تمام نشست های بین المللی، منطقه ای و بیان دیدگاههای رسمی دولت مردان در کشور و یکی از اصول ثابت دستگاه دیپلماسی کشور به شمار می آید. این اصل در ابتدا بوسیله امام خمینی در کتب فقهی خود و پس از شکل گیری جمهوری اسلامی در این دوره بوسیله ایشان تعقیب و بعد از آن بوسیله آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت ایران و در حال حاضر با شدت بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
“Da’wah Principle” in Islam _ that means “issuing a summons” or “making an invitation to Islam”، “preaching” and notification of a divine message to all human beings – has a lofty position in Islam’s diplomacy.
The principle be accomplished before “Initial Jihad”. The prophet of Islam execued the principle by letter- writing، inviting the rulers of Byzantine and Persia and other peripheral powers since 6 Hejira. In Iran، after Islamic Revolution، “Da’wah Principle” became one of the most important and effective characteristics، approximately unchangeable، in the whole of international and regional conferences، also in the expressions of statesmen’s perspectives، and one of stable principle of the Diplomacy Department.
At the first، Imam Khomeini has noticed to the principle in his own Feghh books، then it be continued by writing the letter to Gorbachov، and by giving speeches for Moslem nations; after that، by Ayatollah Khamenei – the then president-; and recently by president Mahmoud Ahmadinejad has strongly noticed.
خلاصه ماشینی:
راهبرد دعوت در انديشه و رفتار سياسى دولتمردان ايران پس از شكلگيرى جمهورى اسلامى در سخنان رئيس جمهور وقت ايران،آيت اللّه خامنهاى در چهل و دومين نشيت مجمع عمومى سازمان ملل و در دوره رهبرى ايشان در مناسبتهاى مختلف يكى از اصول پايدار ديدگاه وى درخصوص مسائل منطقهاى و بين المللى مىتوان به وضوح مشاهده كرد.
بنابرآنچه گذشت فرضيه تحقيق به شرح ذيل تدوين شده است: «به نظر مىرسد باتوجه به ماهيت اسلام و ساختار عقيدتى-فكرى نخبگان تصميمساز نظام جمهورى اسلامى ايران اصل دعوت يكى از مؤلفههاى مهم و تأثيرگذار در راهبرد سياست خارجى كشور طى اين سه دهه بوده است».
اگرچه سياست قدرت در جهان معاصر اصلى قابل قبول و پذيرفته شده در روابط خارجى كشورهاى جهان است و اجتناب از آن امروز براى دولتها غير ممكن و غير عملى است؛اما به اعتقاد دولتمردان ايران رسالت و وظيفه آنان بيان،تبليغ،حمايت و هدايت دولتها به سمت و سوى ارزشهاى الهى از وظايف اصلى حاكمان جمهورى اسلامى، دستگاه سياست خارجى و از اصول لايتغير ديپلماسى آن از ابتداى انقلاب تاكنون بوده بهگونهاى كه تغيير اين رويه و رفتار سياسى معادل با تغيير ماهيت نظام و ارزشهاى توحيدى آن است.
يكى از اهداف و وظايف مهم دستگاه ديپلماسى جمهورى اسلامى ايران در عرصه عمل تلاش براى معرفى اسلام و پيشبرد اهداف و ارزشهاى آن در جهان كنونى بوده است.