خلاصه ماشینی:
"ممکن است مدیر فرآیندهای متفاوتی را به شرح زیر برای تصمیمگیری راجع به زمینهای که بر جمعی از مرئوسان اثر میژگذارد در پیش گیرد(هرچند اگر فقط پای یک مرئوس در میان باشد احتمالا فرآیندها تغییراتی خواهند داشت).
پس از آنکه طرح تحقیقات و روم ویتون این فرآیند را مشخص و صورتبندی میسازد درصدد پاسخ به دو سئوال زیر برمیآید: 1-وقتی مدیران در جریان کار با مسئلهای روبرو میشوند کدام یک از فرآیندهای فوق میتواند آنان را در تصمیمگیری درست یاری دهد؟این پرسش،سئوالی هنجاری یا دستوری است؟پاسخگویی به این پرسش مستلزم تدوین چارچوبی حساب شده است.
یافته غیر منتظره این مطالعات توصیفی بیانگر آن است که هرچند گروههای مدیران بطور متوسط در استفاده از روشهای تصمیمگیریی رفتارهایی متفاوت داشتهاند،تفاوت رفتاری گروهی مدیران در مقایسه با رفتار انفرادی هر مدیر از نظر بهرهگیری از طیف مواقعی که ناگزیر از اتخاذ تصمیم بوده،صرفا از یک فرآیند خاص تصمیمگیری استفاده کرده است.
بطور متوسط معلوم شد که یک مدیر"نمونه"در چهل درصد از موارد از فرآیندهای تصمیمگیری منطقی مدل تصمیمگیری پیروی میکنند مدیر نمونه در بیست و پنج درصد موارد از فرایندی که از روش"امکانپذیر یا ممکن"نامیده میشود استفاده یا دو ضابطه کیفیت تصمیم و تعهد نسبت به اجرای آن را علی رغم مغفول نهادن ضابطه سرعت تصمیمگیری رعایت میکرده بهره میگرفتهاند.
مدیر نمونه فقط در یک سوم موارد فرآیندی را در پیش گرفته که کیفیت و قابلیت قبول تصمیم را به خطر انداخته است، سرانجام این تحقیق نشان داد که ضابطه کیفیت،بیشتر از دیگر ضوابط فرآیند تصمیمگیری رعایت شده است و قابلیت قبول و تعهد نسبت به اجرای تصمیمها سهلتر از دو ضابطه دیگر فرآیندهای تصمیمگیری فدا شدهاند."