چکیده:
سلجوقیان قومی ترک زبان بودند که با تسلط بر ایران و عراق پایه های حکومت قدرتمندی را در این سرزمین ها پی ریزی کردند. آنان پیش از قدرت گیری در قلمروهای اسلامی، دین اسلام را پذیرفته بودند و به همین دلیل نیز، همانند سایر حکومت های پیش از خود در ایران، از همان آغاز از طریق گرفتن تاییدیه از خلفای عباسی به کسب مشروعیت متوسل شدند. طغرل بنیانگذار سلسله سلجوقی با تاثیرپذیری از وزیر ایرانی خود عمیدالملک کندری، در مناسبات سلطنت و خلافت نسبت به حاکمان پیش از خود، آل بویه، تغییری ایجاد نکرد. وی این اندیشه را پذیرفت که حکومت حقی الهی است که به خاندان عباسی داده شده و از طرف خلیفه عباسی به امرایی همچون طغرل واگذار گردیده است. در عهد جانشینان طغرل روابط خلافت و سلطنت دستخوش تحولات اساسی گردید، تا آنجا که سنجر به تبلیغ این اندیشه پرداخت که حکومت از طریق ارث و استحقاق شخصی، بی واسطه و مستقیما از طریق خداوند به وی تفویض گردیده است. بدین ترتیب، نقش خلیفه در ساختار حکومتی سلجوقی به شدت تضعیف گردید و سنجر تنها دلیل احترام به خلافت را پیروی از سنت اسلاف خود عنوان نمود
خلاصه ماشینی:
"{o1o} این موضوع دربارۀ آل بویه نیز که تسلطی بیچون و چرا بر خلافت داشتند،صادق بود وآنان نیز این تصور را که حکومت از سوی خلیفۀ عباسی به ایشان تفویض شده است،انکارنمیکردند،آل بویه شیعه مذهب بودند و به لحاظ اعتقادی عباسیان را غاصب خلافت میدانستند،اما به دلیل آنکه اکثریت مردم قلمرو تحت سلطۀ آنان را اهل سنت تشکیل میدادند و با توجهبه نقش و اهمیتی که خلیفه در مشروعیت بخشیدن به حکومتهای این دوره ایفا مینمود،بنابر مصالح سیاسی تصمیم به حفظ خلافت عباسی گرفتند.
»{o4o} آنچه از مجموع اطلاعات ارائه شده تاکنون میتوان استنباط کرد آن است که به دلیل عدمشناخت و آگاهی حاکمان سلجوقی از سنتها و رسمهای موجود در قلمرو اسلامی،اینعمید الملک کندری وزیر ایرانی آنان بود که سعی کرد ساختار تثبیت شدۀ ارتباط خلافت وسلطنت در عهد آل بویه را در زمان سلجوقیان پیگری کند و ضمن تأیید جایگاه خلافت توسطحاکمان سلجوقی،برای آنان از خلیفۀ عباسی تأیید بگیرد.
با وجود این،با توجه بهجایگاه و اهمیت تاریخی نهاد خلافت،سنجر سعی نکرد خلافت را مورد تعرض قرار دهد،اما همواره بر این نکته تأکید میورزد که خلیفه نقشی در اعطای حکومت به وی نداشته واگر خلافت عباسی مورد احترام سنجر بوده،تنها به دلیل تأسی وی به نیاکان خویش است وبه همین سبب نیز از خلیفه میخواهد که به هیچ وجه در امور سیاسی قلمرو تحت حاکمیتوی مداخله نکند."