چکیده:
در طی سال های اخیر شواهد تجربی و آزمایشی بسیاری در گسترش درمان های روان شناختی فراهم شده است. مطالعات مستقلی که انجام شده اند، حاکی از اثربخشی درمان های مختلف است که می توانند در بهبود علایم مثبت و منفی و افزایش کارکردهای شناختی، شغلی یا اجتماعی موثر باشند. گرچه پژوهش های قبلی به اثربخشی در حوزه های خاص پرداخته اند، درمان های حاضر این محدودیت را دارند که تمام نشانه ها و علایم را در بر نمی گیرند و هدف از ارائه درمان شناختی- رفتاری تلاشی است برای رفع و یا کاهش تعدادی بیشتر از علایم آزارنده وکمک به توانمندی مجدد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری در کاهش علایم و بهبود عملکرد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا پرداخته است.
پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی اندازه گیری مکرر بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بستری در مرکز آموزشی درمانی روان پزشکی رازی بود. بیماران همگی تشخیص نهایی اسکیزوفرنیا داشتند. از بین جامعه آماری 40 نفر به عنوان افراد گروه نمونه در نظر گرفته شدند که در دو گروه 20 نفری به صورت تصادفی جای گرفتند.
موقعیت اول درمان شناختی- رفتاری بود که به مدت 16 جلسه صورت گرفت. موقعیت دوم گروه کنترل بود که بدون درمان بوده و تنها درمان دارویی را دریافت می کردند. لازم به ذکر است که درمان معمول (درمان دارویی) در مورد دو گروه در حین دوره آزمایش وجود داشت.
بیماران در هر دو موقعیت در سه مرحله قبل (پیش آزمون)، حین درمان (جلسه8)، بعد از درمان (پس آزمون) با ابزارهای مربوط به پژوهش مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. ابزارهای مورد مطالعه در پژوهش شامل مقیاس ارزیابی علایم مثبت و منفی، مقیاس عملکرد رفتاری و کارکردهای شناختی بود.
یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی معنادار برنامه شناختی- رفتاری در کاهش علایم منفی (001/ 0 < p ) و علائم مثبت (05/ 0 < p ) بیماران بود که منجر به بهبود عملکرد شناختی و رفتاری (001/ 0 < p ) بیماران گردیده در حالیکه در گروه کنترل در هیچ یک از مقیاس ها در سه مرحله ارزیابی تغییری به وجود نیامد.
نتیجه گیری: اسکیزوفرنی نیاز به یک برنامه جامع درمانی دارد. درمان شناختی- رفتاری که مبتنی بر اصول و شرایط فرهنگی اجتماعی باشد، می تواند در بهبود عملکرد رفتاری و شناختی و کاهش علایم بیماری نقش موثری ایفا کند.
Based on empirically supported treatments for schizophrenia، various independent researchers have shown efficacy of psychological treatment in reducing symptoms and improving functions but these therapies include only some parts of signs of symptoms. The main aim of the CBT is treating more symptoms and also rehabilitation. The aim of the current research is to investigate the efficacy of CBT in improving of functions and reducing positive and negative symptoms among patient who suffer from schizophrenia.
A Randomized Clinical Trial was used to compare the efficacy of CBT that of patients who receive treatment as usual (TAU). From Razi hospital in Tehran، 40 inpatient people with schizophrenia and persistent negative and positive symptoms were assigned. Patients were included if they were aged 25 to 55 years; had diagnosis of schizophrenia and persistent to medication for at least 2 years. 20 of these patients received a 16 session’s treatment over 2 months and the rest were located in control group. Patients in 2 group received Treatment as usual. The positive and negative symptoms scales، NOSIE & NCSE completed for all patients before، in the middle and after treatment.
SPSS 11.5 and multivariate repeated measure was used. Significant improvement were found in the severity and number of positive (P= 0/05) and negative (P= 0/001) symptoms in patients received CBT. CBT leaded to improvement in cognitive & behavioral functions (p=0/001).
CBT is a useful adjunct therapy in the management of patients with schizophrenia in treating negative &positive symptoms as well as cognitive and behavioral deficits.
خلاصه ماشینی:
"(3)-دکترای روان شناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی (4)-عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی خاص پرداختهاند،درمانهای حاضر این محدودیت را دارند که تمام نشانهها و علایم را در بر نمیگیرند و هدف از ارائه درمان شناختی-رفتاری تلاشی است برای رفع و یا کاهش تعدادی بیشتر از علایم آزارنده و کمک به توانمندی مجدد بیماران مبتلا به اسکیزو فرنیا.
با توجه به اینکه پژوهش حاضر در حیطهی طرحهای درون آزمودنی قرار میگیرد،پس از اجرای آزمون اسمیرنوف-کلوگروف به منظور تعیین مفروضه نرمال بودن توزیع متغییر وابسته در سه مرحله پیش آزمون،حین درمان و انتهای درمان،از مدل آماری اندازهگیری مکرر استفاده به عمل آمد و از این طریق به مقایسه متغییر وابسته در سه مرحلهی متوالی(قبل از اعمال متغیر مستقل،هشت جلسه بعد از اعمال متغییر مستقل،شانزده جلسه بعد از اعمال متغیر مستقل) پرداخته شد که نتایج در جدولهای 1 تا 12 گزارش شده است.
آزمونهای اثرات درون آزمودنی در مقیاس علایم مثبت (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به جدول 2 و تاکید بر میزان F بدست آمده که در سطح(0/001)معنیدار است، میتوان مطرح نمود که تفاوت معنیداری بین علایم مثبت اسکیزو فرنیا در سه سطح وجود دارد.
آزمونهای اثرات درون آزمودنی در مقیاس علایم منفی (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به جدول 4 و با تاکید بر میزان F بدست آمده که در سطح a-0/03 معنیدار است،میتوان مطرح نمود که تفاوت معنیداری بین علایم منفی اسکیزو فرنیا در سه سطح وجود دارد.
شاخصهای آمار توصیفی مرتبط به سطوح اندازهگیری عملکرد رفتاری (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به آزمونهای چند متغییری و با رجوع به میزان ردیابی فیلای در مقیاس عملکرد رفتاری(0/76)میتوان عنوان نمود که میزان F بدست آمده دال بر ارتباط معنادار بین متغیرهای وابسته در سه سطح سنجش تناوبی(در سطح a-0/001 )است."